مهدي جامي عزيز!
خب پيشبيني اش زياد دور از انتظار نبود. اينكه تو در اين دوره توانستهاي با چموشی هنرمندانه به ياري دوست و دشمن زمانهرا به اينجا برساني كار باارزشي است كه هوش ايراني نبايد اجازه دهد بر باد رود(هر چه باشد موضوع داستان ايراني است نه هلندي گيريم لوكيشناش به اندازهي تمام آوارگان جهان باشد):
در همين راستا و در امتداد پيگيري ماهويام در اين ماجرا ( به گواهي اظهارات اينجا و آنجا و پستهايي كه قبلا در وبلاگم نوشتهام) و هچنين پيرو كامنت پست قبلي همينجا چند پيشنهاد دارم:
پيشنهاد:
فكر كنم باز هم يك داستان دارد تعبير ميشود و به بيرون از خودش تلنگر ميزند و آدمها را به يك فعاليت جمعي دعوت ميكند:
1-دعوت عمومي از تمام وبلاگستان و نويسندگان و بهوجود آوردندگان آثار فرهنگي در زمانه، به تهيه و تدوين يك اعلاميه به منظور واكنش عمومي(درخواست ابقاي مهدي جامي به عنوان سردبير و يا مدير) به عنوان بورد(هيئت مديره) زمانه- بر اساس اجماع يك شوراي منتخب-
2- تحريم و يا حمايت كليهي امضاءكنندگان اعلاميه از زمانهي هلندي (پس از واكنش بورد زمانهي هلندي)و تصويب شوراي نويسندگان و هنرمندان و سياستمداران ايراني.
3- در صورت عقيم ماندن توافقات منطقي با هلنديها، و تحريم و يا حمايت و يا حتي چند دستهگي ايرانيان:
3-1)ايجاد يك سايت يا وبلاگ حرفهاي به همت مهدي جامي با توجه به برآورد و بضاعت مالي و ياري و همت تمام ايرانيان با نام زمانهي ايراني و يا زمانهي خودي؛
3-2) ايجاد يك زمانهي خودي(ايراني) با نامي كه مقابله با استعمار را نشان دهد.-هر چند با بضاعت كم- لااقل به عنوان يك كار سمبوليك كه در تاريخ بماند.
(قبلا شما را به خواندن استعمار خودي يا بيگانه كه قبل از اين نقطهي عطف عبرت آموز بورد هلندي زمانه كه طبيعتا به جاي سمت و سوي فرهنگي سمت و سوي سياسي-اقتصادي( تو بخوان استعمار) دارد و نوشته شده دعوت ميكنم:
http://mahgoon.blogfa.com/post-18.aspx