مهدی عزیز،
تعصبی به دیلانی ندارم. خودم خیال دارم فردا نقدش کنم. این نوشته/ترجمه/انشا کوتاه من هم رسالت پاسخ گویی به تمام پرسش های شما را ندارد. و قرار هم نیست داشته باشد. سعی می کنم تا فردا قسمت هایی از کتاب را اسکن کنم تا بتوانید منظورم را بهتر برسانم..
این کتاب تلاشی است برای نظریه پردازی با در نظر گرفتن فراهنجاری های جنسی و ارتباط شان با سیاست های پیرامون ادبیات. حوزه بحث دیلانی سکس است. نظریه هم نظریه جنسیت است در زبان با توجه به گفتمان قدرت..
نقدی که به این کتاب شده است این است که به عنوان نظریه چیزی بیشتر به مجموعه نظریه های موجود در بحث فراهنجاری های جنسی اضافه نمی کند. اهمیت کتاب در نوع عرضه این نظریه است. دیلانی معتقد است که شما نمی توانید، در مورد ناگفتنی های جنسی نظریه بدهید اما زبان جنسی مربوط به آن نظریه را استفاده نکنید. توجه داشته باشید که اگر کسی بخواهد در حوزه سیاست نظریه پردازی کند، مجموعه از لغت ها و واژگان موجود در زبان سیاسی را برای رساندن منظور خود استفاده خواهد کرد. اما گفتمان جنسی/جنسگونگی/فراهنجاری... مشکلات زبانی خودش را برای نظریه پرداز دارد. کاش کتاب را بخوانید. دیلانی در این کتاب داستان می گوید (نه لزوما تخیلی که البته به نظر من اهمیتی هم ندارد). در میان این داستان هاست که نظریه اش را بیان می کند. این روش بیانی اش است که به کار او اهمیت می دهد.
آنچه من از دیلانی یاد می گیرم این است که نظریه و عملکرد، باهم معنی پیدا می کنند. بیان این دو کنار هم است که کار دیلانی را با سایر نظریه پردازان سکسوالیته متفاوت می سازد. شما نمی توانید در مورد سکس در زبان انگلیسی نظریه بدهید و اهمیت لغت "فاک" را در نظر نگیرید. مخصوصا اگر نظریه شما مربوط به زبان باشد
در مورد سوالات شما تا جایی که به همین حوزه بحث دیلانی مربوط می شود باید بگویم شما یک برداشت نادرست از این نظریه دارید که شاید مقصر اصلی من باشم. آنچه دیلانی به عنوان ناگفتنی ها بیان می کند همان معنی "اسرار" را نمی دهد. اسرار شخصی، سیاسی، نظامی قابل بیان هستند، برای آنها لغت و واژه در زبان موجود است (به خاطر بحث فرض می کنیم که این طور است). آنچه دیلانی ناگفتنی می نامد، آن چیزی است که در زبان موجود نیست، یا که هنوز به وجود نیامده است. در" کامنتدونی" ام به مریم مومنی این را توضیح دادم که باز اینجا می آورم:
در نوشته من فرق بین ممنونه و ناگفتنی معلوم نیست، ولی در نوشته دیلانی هم معلوم نیست. دیلانی بعضی جاها دست به دامن دیکانستراکشن می زند و از این لحاظ مثل دریدا، خواننده را مجبور می کند که کمی فسفر بسوزاند. آنچه که من دستگیرم شد این است که در زبانشناسی (به نظر دیلانی) آن مفهومی که برایش واژه موجود است ولی بکار بردن آن واژه یا مجموعه از واژه ها در کانتکست خاصی ممنوع است را حوزه ممنوعه می خواند. آما آن چیزی که اگر تمام لغات آن زبان را بگردی، نمی توانی بیانش کنی و باید دست به دامن توضیح های اضافه و مفصل بشوی و در نهایت هم بگویی "باید می دیدی تا بفهمهی!"، در حوزه غیر قابل بیان است. اینکه مثلا یک کیک چه مزه ای دارد را، به شکل کلاسیک می گویند غیر قابل بیان است. باید کیک را خورد تا فهمید. دیلانی با این تقسیم بندی در نهایت مشکل دارد. یعنی معتقد است بین ممنوع و ناگفتنی مرزی نیست. بحث اش فلسفی است، و می گویند به دلیل وجود لغت "ناگفتنی" در زبان، آنچه ناگفتنی است در درون زبان است، نه در خارج آن. با همین منطق مرزی بین ناگفتی، که آن را حوزه ای بیرون زبانی فرض کرده/شده است، و ممنوع که در داخل زبان است. وجود ندارد. دیلانی کلا این مرز را پاک می کند. در نهایت به نظر دیلانی، آنچه ممنوع است، ناگفتنی است و مرز این ناگفتنی با گفتنی، مرزی ثابت نیست. این مرز به نظر دیلانی همیشه وجود دارد، و همیشه یک قدم جلوتر از کسی است که می خواهد به آن برسد. به عبارتی همه چیز را هم که بخواهیم بگوییم، باز هم مرزی از گفتنی ها و ناگفتنی ها داریم که سایه ای از قرارداد های اجتماعی است.
پرسش های شما را نمی توانم پاسخ دهم. زیرا که ربطی به چهار چوب نظری که من در این مقاله خاص بیان کرده ام ندارند. دیلانی از ستیز صحبت نمی کند. او از مرز هایی که ما چه بخواهیم، چه نخواهیم با توجه به ساختار های قدرت در جامعه در حال حرکتند، صحبت می کند. دیلانی در نظریه اش اصلا نمی جنگد، چه رسد که بخواهد برای جنگ، بجنگد. او دارد نظریه پردازی می کند، برای آنچه که مشاهده می کند و آن واژه هایی در زبان گفتمان سکسوالیته را که در دست دارد را به کار می گیرد.
گوانتانومو، اکبر گنجی، شکنجه، مافیا در حوزه اسرار است، نه ناگفتنی های جنسی. دقدقه فعلی من این گفتمان جنسی است، پس در همین چهار چوب بحث خواهم کرد.
در مورد بچه بازی مفصل خواهم نوشت.
در مورد ارتباط این بحث ها به ایرانی بودن هم، مفصل خواهم نوشت که آن خودش یک پست طولانی است که باید روی آن کمی تحقیقات کنم.