این یادداشت را برای نیوزبان نوشته ام. تمام خبرهای اصلی در باره ماجرا نقد و بررسی شده است و بنابرین مطلب بلندی است. آخرین خبر هم این است که مجلس قرار دارد موضوع را بررسی کند. امری که به خودی خود اهمیت مساله را تاکید می کند و ادعای بی پایه بودن خبر را با تردید روبرو می سازد.
خبری که این روزها در باره خروج ۱۸.۵ میلیارد دلار ارز و طلا از ایران و توقیف یا مصادره آن در ترکیه مرتبا گزارش شده است خبر بسیار دشواری برای تایید یا تکذیب است. بخشی از مساله به دلیل حساسیت فوق العاده خبر است که بعید است بتوان سرنخ درستی از آن از طریق منابع رسمی پیدا کرد. اما بخشی دیگر به دلیل مولفه های خبری است. می کوشم این خبر را ضمن مروری بر نکته های اصلی از منابع مختلفی که این موضوع را گزارش کرده اند بررسی کنم.
تابناک به نقل از سرمایه که ظاهرا اولین منبع ایرانی گزارش کننده خبر است می نویسد: کمیته ای برای بررسی انتقال ۱۸.۵ میلیارد دلار تشکیل شده است؛ اردشیر محمدی رئیس کل گمرک گفت: «گمرک و من از این موضوع بیاطلاعیم و پس از انتشار این اخبار نسبت به تشکیل کمیتهای جهت بررسی چگونگی خروج کانتینر مربوطه اقدام کردهایم که در صورت رسیدن به نتیجه از طریق روابط عمومی گمرک به اطلاع عموم خواهیم رساند.»
توجه به خروج ارز و طلا با تریلی و کانتینر به نظر من نکته ای انحرافی است. نخست باید روشن کرد این حجم پول خارج شده یا نه. شیوه خروج آن مساله ثانوی است. بر اساس گزارش سرمایه ۷.۵ میلیارد دلار آمریکا و ۱۱ میلیارد دلار شمش طلا از کشور در اکتبر سال گذشته (مهر ۸۷) خارج شده است.
ادامه مطلب را در نیوزبان بخوانید.
پس نوشت:
تازه ترین تحول: روند ماستمالیزاسیون شروع شد؛ وکیل ترک نامه نوشته که گول خوردم و به کشورم ضربه زدم! می گوید حتی پول وکالت اش را هم هنوز نگرفته است (خبر از گزارشگر بی بی سی در استانبول است). آدم دلش برای این وکیل می سوزد. ولی به این می گویند حل ماجرا از آسانترین راه ممکن: خفه کردن کسی که سوت هشدار را کشیده است.
می خواستم در مورد یکی از خصوصیتهای رژیمهای ایدئولوژیک بنویسم. در جمهوری اسلامی نوعی زبان فارسی موازی شکل گرفته که با استفاده از آن می توان مشمئزکننده ترین چیزها را مقبول جلوه داد. بعضی از کلمات و معانی این زبان از این قرارند:
شکنجه گاه=بازداشتگاه غیراستاندارد
شکنجه=تنبیه بدنی
محروم کردن از ابتدایی ترین حقوق انسانی=سهل انگاری
قرارگاه ثارالله=محفل
شکنجه گر=خودسر
منتقد=معاند
تظاهرات=اغتشاش
برای غنای این زبان می توان کلمات دیگری هم جعل کرد مثلن:
شلیک به مردم=تنبیه گرم
رهبر=مدیر دبستان
زندان انفرادی=تدریس خصوصی
کارگزاران رژیم ایدئولوژیک تلاش می کنند با زبان دنیایی اثیری خلق کنند که در آن همه چیز به سود رژیم است و مشکل آنها با رسانه های آزاد هم درست در همین جاست. خبر واقعی مانند سوزنی که با بادکنک تخیلات تصادم کند در یک ثانیه هستی بادکنک را به باد می دهد. اکنون چیزی که مشروعیت رژیم را در اذهان قریب به اتفاق مردم بی رنگ کرده تقلب در انتخابات نیست بلکه رفتاری است که با مردم شده است. تقریبن هر کسی در ایران با یکی از آسیب دیدگان جریانات اخیر آشنایی دارد و از خود می پرسد که چرا باید زنده ی جوانان ما را ببرند و جنازه ی آنان را بعد از هفته ها درخواست پس بدهند؟ چرا باید مسئولین کشوری که صبح تا شام از اسلام و مردم می گویند به کشته شدن و شکنجه شدن این همه آدم بی تفاوت باشند؟ با خود می گویند یعنی چشم مسئولین جمهوری اسلامی اینقدر ضعیف است که فیلم شلیک ماموران خود به مردم را ندیده است؟ در واقع مهمترین خصوصیت جریانات اخیر تهیه ی فیلمهایی است موجب می شود همه ی مردم بتوانند در مورد صحت و سقم سخنان – و نتیجتن مشروعیت – مسئولین قضاوت کنند.
لینک “خدای ترکیه ایرانی است” باز میشود اما هیچ خبری در آن نیست.
——————-
لینک داده شده در مقاله را چک کردم و باز می شود:
http://www.roozonline.com/persian/news/newsitem/article/2009/august/05//-6bd9faaa96.html
– سیب
http://www.bbc.co.uk/persian/iran/2009/08/090807_bd_nk_turkey_money.shtml
هجده و نیم میلیارد دلار را خدا برای ترکیه رساند یا خزانه ایران؟
بی بی سی
جناب جامی، متن را تا به انتها با دقت خواندم. بسیار تحلیل خوب و جامعی بود. برایتان آرزوی موفقیت می کنم.