خواندن متن زیر چند دقیقه ای بیشتر وقت نمی گیرد اما نکاتی اساسی را مطرح می کند. ما این روزها به متن هایی از این دست که باطل السحر شعبده بازان صدا و سیما و دولت کودتا باشد نیازمندیم. نظرات تکمیلی یا شواهد تاییدی را به صورت کامنت مطرح کنید و هر قدر می توانید این متن را تکثیر کنید: این متن در صفحه ویژه میرحسین موسوی در فیس بوک منتشر شده است – یکی از رسانه های اصلی در جنبش سبز ایرانیان:
استراتژی دشمنان مردم ترسیدن و ترساندن است. می خواهند جمهوری اسلامی را با حکومت ترس جایگزین کنند. بیهوده نیست که شعار میرحسین دولت امید است. پس امیدوار و شجاع و پر از رویا باشید. زندگی بدون رویا ارزش زیستن ندارد. نگذارید رویاهایتان را بکشند و برای آنها مبارزه کنید. تمام لحظه ها و ساعات در مبارزه با این کودتای سیاسی مهم اند. سریع باشید. کار امروز را به فردا، کار صبح را به عصر و کار این لحظه را به لحظه دیگر موکول نکنید. اگر لازم است شب بیداری بکشید. این روزها و تمام لحظاتشان مهم است.
اگر هیچ وسیله ارتباطی ندارید برای ارتباط حضوری و چهره به چهره از همین لحظه وقت بگذارید. اطرافیان و دور و بری ها در اولویتند. از بحثهای وقتگیر پرهیز کنید. موافقان خود را نیرو دهید و آنها را هم برای ارتباط چهره به چهره فعال کنید. با دلایل و اطلاعات پشتیبان خودتان را مجهز کنید. پیامهای استراتژیک شما اینهاست:
۱- یک باند ارعاب و ترور با نفوذ در دولت، بسیج و نیروهای امنیتی است که ناامنی ایجاد می کند و تخریب اموال عمومی کار خودشان و به دستور آنها است.
۲- استقلال را در کنار آزادی و جمهوری اسلامی می خواهیم و به بیگانگان اجازه دخالت در امور داخلی نمی دهیم. به دولت اجازه انگ زدن به نخبگان هم نمی دهیم.
۳- میرحسین خواست اکثر ایرانیان است نه فقط تهران
۴- ما ملت شجاعی هستیم. با ترساندن و ارعاب به ما توهین نکنید. قدرت اطلاعاتی و امنیتی، امانت ماست در دست شما. اگر خیانت کنید از شما می گیریم و به اهلش می دهیم. نیروهای نظامی و انتظامی فرزندان ملتند.
۵- کودتای سیاسی در قالب آرای پیش-ساخته محکوم است. انتخاباتی که بر خلاف مقررات اجرا شده باطل است و شورای نگهبان قانون اساسی باید آن را ابطال کند. مساله ما شمارش چند صندوق پیش-ساخته نیست. ما خواهان تجدید انتخابات با مجریان و ناظران سالم و بی طرف هستیم.
۶- نهاد روحانیت سرمایه این کشور و پشتیبان مردم بوده است. ما خواهان برداشتن سرپوش و سانسور دولت از عزت و حرّیت روحانیت ایم.
استراتژی ارتباطی ما
در شرایط موجود چه استراتژی ارتباطی باید در پیش بگیریم؟ جریان پشت این تقلب گسترده انتخاباتی و صحنه گردانان این کودتای سیاسی، عملیات روانی گسترده ای را با نفوذ در صدا و سیما و محدود کردن کانالهای ارتباطی مردم آغاز کرده تا بتواند بحرانی را که با این ابعاد پیشبینی نمیکردند مدیریت کنند. آنها با هوشمندی پیامهای رسانه ای شان را مدیریت می کنند. لازم است به فنون بدل این پیامها مسلح شویم و به سریعترین شکل ممکن اطرافیانمان را آگاه کنیم.
نطریه گلوله ای دولت کودتا
از نظر دانش ارتباطات، استراتژی ارتباطی این جریان بر "نظریه گلوله ای" مبتنی است. مطابق این نظریه آنها فکر می کنند ارتباط برقرار کردن یک جنگ است: رسانه یک اسلحه است، پیام یک گلوله و مردم هدف هستند. تنها کافیست خوب نشانه گیری کنند. آنها مردم را سیبل بی اختیار، بی تمییز و ناآگاه خود و رسانه های بیگانه می دانند و ترجیح می دهند در رقابت با دیگر رسانه ها گلوله های بیشتری به سوی مردم پرتاب کنند. صدا و سیما تجربه نسبتا موفقی در این نشانه گیری داشته است اما به مرور تعداد قابل توجهی از مردم از تیررس او خارج شده اند و برد اسلحه شان کاهش یافته. با این وجود کوشیده اند منتقدانشان را خلع سلاح کنند و رسانه های آنها را به حداقل ممکن برسانند. این روزها با خلع سلاح اینترنتی و تلفنی هم مواجهیم. اما انسانیت و ارتباطات چهره به چهره و انسانی شما چیزی است که نمیتوانند از شما بگیرند. سوال اصلی این نوشته این است که شما در ارتباط با خود یا مردمی که در تیررس آنها هستند چکار می توانید بکنید؟ این نوشته می کوشد به این سوال ارتباطی پاسخ دهد.
تحلیل محتوای پیام های صدا و سیمای کودتا
در دو روز گذشته صدا و سیما چه پیامهای استراتژیکی را به سوی مردم شلیک کرده است؟
۱- ترس از ناامنی: تا زمانی که تعداد معترضان کم به نظر می رسید آنها اغلب اراذل و اوباش معرفی می شدند و کسانی که به اموال عمومی آسیب می زنند و مزاحم زندگی روزمره مردمند. بعد که آمارشان قابل توجه شد و شعار دادند که "ما مردمیم نه اوباش" گفتند که اراذل خود را بین مردم پنهان کرده اند. مردم هم انتظار دارند با اوباش و مخلان امنیت برخورد تندی صورت بگیرد. آنها ژست ناجی مردم در مقابل اوباش را به خود می گیرند.
جالب است بدانید گزارشهای متعددی حاکی از آسیب رساندن نیروهای لباس شخصی و نیروهای ضد شورش به اتوموبیلهای مردم و اموال عمومی و بانکهاست. او مشکل را ایجاد می کند و خود را حلال مشکل و ناجی شما معرفی می کند. اما برای اینکه شما را نجات دهد شرط می گذارد. شرطش این است که به بقیه حرفهای او هم گوش دهید و تسلیم کاندیدایی که او از صندوق در آورده باشید. او شما را می ترساند و بهایی که برای از بین بردن ترس مطالبه می کند اعتماد و تسلیم شماست. اگر نترسید یا تسلیم نشوید به طریق دیگری شما را می ترساند. کافیست بازی نخورید و بی آنکه عصبانی شوید به این بازی بخندید و مردم را نیز از این بازی آگاه کنید.
۲- ترس از بیگانه و انقلاب مخملی: استقلال از دخالت بیگانگان یکی از مهمترین شعارها و یکی از مهمترین موفقیتهای نسبی انقلاب و جمهوری اسلامی بوده است. شعار و دستاورد مهمی که خیلی اوقات از بس تکرار شده است قدرش را به اندازه کافی نمی دانیم. تجربه تلخ و بیم ما از دخالت بیگانگان در امور داخلی مان گاه مورد سوء استفاده دولتها برای توجیه رفتارشان در محدود کردن آزادیمان بوده است. شعار دیگر انقلاب؛ یعنی آزادی، بدین ترتیب در محاق رفته است. هر صدای مخالف و منتقدی را صدای بیگانه و ایادی استکبار و صهیونیزم دانستن روش دیگر راه انداختن بازی "ترسو و ناجی" است. صدا و سیما مدام تکرار می کند که رسانه های بیگانه از رفتار منتقدان دولت و معترضان به انتخابات خشنودند و آنها یا برخی در میان آنها را خط می دهند. آنها با این برچسب گروه های مرجع، روشنفکران و مخالفان خود را از میدان بدر می کنند. همه شما دیده اید که کیهان و رسانه های دولت بارها میرحسین موسوی و پشتیبانانش را به آلت دست غرب بودن متهم کرده است.
اسلام به لهجه روسی
جالب است بدانید پرونده کسانی که این برچسبها را در تیراژ انبوه تولید می کنند در وابستگی و دلبستگی با بلوک شرق و پسمانده های کمونیزم در روسیه و سرویسهای اطلاعاتی روسیه و چین خالی از ابهام نیست. آقای احمدی نژاد و برخی نزدیکانش در گذشته همگی مدتی در وزارت خارجه در بخش روسیه کار کرده اند. برای نمونه حاتم بخشی پاره ای از دریای خزر را در کنار معلق ماندن پروژه نیروگاه بوشهر به یاد آورید تا تردیدتان قویتر شود. به نظر می رسد نه تنها آزادی به بهای استقلال، که استقلال و جمهوریت نظام نیز به بهای قرائتی اسلامی از یک پروژه امنیتی روسی در خطر است. لازم است بار دیگر شعار"استقلال، آزادی جمهوری اسلامی" را در کنار الله اکبر مورد توجه قرار دهیم. و ضمن حفظ هشیاری در مورد مداخله بیگانگان از برچسب براندازی نرم یا انقلاب مخملی نترسیم. دوری از برخی حرکتها مثل نوشتن نامه به سران کشورهای خارجی برای طرد احمدی نژاد، یا شعارهای نامربوط یا تحریک کننده از همین هشیاری ناشی می شود. ما کاری به بیگانگان نداریم و فقط برگزاری مجدد انتخابات به شکل قانونی و با حضور ناظران را خواستاریم.
هدف اصلیِ بزرگ کردن این ترس، ایجاد شکاف بین مردم و نخبگان است و پیدا کردن بهانه برای دستگیری اساتید دانشگاه، روزنامه نگاران، فعالان مدنی و گروههای مرجع با برچسب جاسوسی و براندازی. لازم است اساتید دانشگاه و نخبگان بر پابندی و علاقه شان به نظام تاکید کنند و پابندی طراحان سناریوی تقلب را به انقلاب و شعارهای آن مورد سوال قرار دهند. در عمل چه کسی در کار براندازی نرم است؟
۳- معترضان برخی از تهرانی ها هستند: این پیام مدام تکرار شده است که رای موسوی فقط در تهران بیشتر بوده و تهرانی ها باید به رای مردم کشور گردن بگذارند. اعتراضات مردم سایر شهرها بازتاب رسانه ای قابل توجهی نیافته است.
می دانید که گزارش کمیته صیانت از آرا حاکی از برتری نسبی موسوی در شهرها و نقاط مختلف کشور است. لازم است به همه اطرافیان و طرفداران احمدی نژاد در خصوص برتری میرحسین در اغلب نقاط کشور اطلاع رسانی کنیم و نتایج پیش-ساخته شمارش آرا را با توجه به نقدهایی که در سایتها دیده اید مورد نقد قرار دهیم. لازم است دانشجویان اعتراضات و نظر مردم شهرشان را بازتاب بیشتری بدهند و رسانه ها را به سمت آنها هدایت کنند.
۴- ترس از جان و دستگیری: حمله به خوابگاه دانشجویان و مجتمع های مسکونی، اعلام گسترده کشته شدن هفت نفر در جریان تجمع آرام روز ۲۵ خرداد ومسوول دانستن معترضان در این مورد و تهدید صریح وزیر اطلاعات در گفتگو با تلویزیون مبنی بر دستگیری ساماندهندگان تجمعات و تمام آنچه می دانید. در این پیام دولت ضمن آنکه خود را کشنده معرفی نمی کند و آشوبگران را مسبب کشتار می داند، تلویحا پیام صریح خود را میفرستد که مردم عزیز من شما را دوست دارم ولی با شما شوخی ندارم. اگر یک قدم دیگر جلو بیایید: "میکشم". اینجا نیز "نظریه گلوله ای" اینبار با گلوله های نسبتا واقعی حاکم بر رفتار آنهاست.
موضع سپاه و ارتش
جالب است بدانید فرماندهان ارتش به آنها پیغام داده اند که روی ما حساب نکنید. عموم فرماندهان سپاه نیز پیام داده اند که ما رو درروی مردم نمی ایستیم و کشتار گسترده مردم توسط سپاه محال است. جوانترها خوب است بدانند که سپاه تشکیل شده از فرزندان دلسوز و خانواده های مومن ایرانی است که هشت سال از جان گذشتگی خود در وفاداری به ملت ایران را در کارنامه خود دارند. آنها و بسیجیان راستین را با آغوش گرم و لبخند و گل پذیرا باشید و در شعارها به این سرمایه ها احترام بگذارید و مهر بورزید. خانواده های فرماندهان شهید سپاه نظیر خانوادههای باکری و همت و بسیاری از همرزمان گمنام، مومن و وطندوست آنها از همراهان میرحسین موسوی اند. از آنها برای حضور در اجتماعاتتان دعوت کنید.
۵- تغییر صورت مساله در اعلام آرای پیش ساخته: رسانه ملی تاکید می کند که شمارش آرا درست بوده اما برخی ظرفیت شکست ندارند. شورای نگهبان برای اطمینان کاندیداها برخی یا همه صندوقها را دوباره خواهد شمرد. آنها در این پیام، سوال از طریقه غیرقانونی برگزاری انتخابات را نادیده گرفته و صورت مساله را به اشتباه در شمارش جزیی آرا تغییر می دهند تا آرایی که معلوم نیست از کجا آمده را دوباره بشمارند. خواسته ما برگزاری انتخابات مطابق قانون، با بی طرفی رسانه ای در فضای آزاد رسانه ای و ارتباطی، عدم دخالت دولت و رسانه های دولتی، با حضور ناظران کاندیداها در همه مراحل از جمله مرحله پلمب صندوقها در صبح رایگیری و شمارش و نقل و انتقال آرا در شهرها و از شهرها به تهران همراه با تدارکات لازم از جمله تعرفه کافی در همه حوزه های انتخابیه است. پیام مهم ما این است که انتخابات باطل و مهندسی شده است و اطمینانی از وجود خارجی رای های ما در صندوقهای شورای نگهبان نیست.
۶- پشتیبانی روحانیت: اکثریت علما و روحانیون طراز اول در قم و سایر شهرها پشتیبان رای مردم اند ولی صدا و سیما صدای آنها را سانسور می کند و با برجسته کردن نظر چند چهره مثل آقای جنتی و یزدی، نهاد روحانیت را خرج رفتار غیر قانونی خود و پشتیبان خود معرفی می کند. آنها تحت فشارها و ارعابی چندین برابر آنچه شما تصور می کنید هستند. در شعارهایتان به آنها احترام بگذارید و به آنها جرات بدهید. در تماس با دفاترشان از حکم خشونت وتیراندازی به منتقدان و تجمعات و حرمت آن سوال کنید. بگذارید آنها دولت را از اعمال خشونت نهی شرعی کنند. از آنها برای شرکت در اجتماعات دعوت کنید و در مراسم و اجتماعات شان با رعایت قواعد احترام شرکت کنید. به مساجد و حوزه ها بروید و با آنها گفتگو کنید. آنها می دانند که باند قدرت قصد کنار گذاشتن علما و جایگزینی مداحان و دینفروشان با آنها را دارند و به شما خواهند پیوست هرچند در ابتدا دوپهلو موضع بگیرند و از موضعگیری بترسند. شجاعت امام حسین(ع) را به آنها یاد آور شوید و بگویید که از روحانی آزاده چه انتظاری دارید.
تمام حقوق این نوشته مربوط به ملت ایران است و نقل و کپی برداری و باز تولید آن به هر شکل ممکن توصیه می شود.
*با اندک ویرایش و افزودن بیشتر عنوانها و همه تاکیدها
واقعا آدم حیران می ماند چرا در برگه های رای کدهای {۴۴ ، ۵۵ ، ۶۶ ، ۷۷ } را برای {احمدی نژاد، رضایی، کروبی، موسوی} انتخاب کردند؟ مگر مجموعه اعداد {۱، ۲، ۳، ۴} چه اشکالی داشت که کد به حساب بیایند؟
و اگر می خواستند کد دو رقمی داشته باشند، چرا مجموعه اعداد {۱۴،۱۳،۱۲،۱۱} را یا مجموعه اعداد {۱۱ ،۲۲، ۳۳ ، ۴۴} را در نظر نگرفتند که با شماره ردیف اسم نامزدها همخوانی داشته باشد. یعنی {۱-احمدی نژاد، ۲-رضائی، ۳-کروبی، ۴-موسوی}
ببینید این همه بلوا و آشوب در کشور، این خون بیگناهانی که بر زمین ریخته شد… باید مسئولین انتخابات به سبب قصور در انجام وظایف خود که منجر به جنایت شده است محاکمه و مجازات شوند!
sur le site de Massoud Behnoud, hier, il a parlé d’une hypothèse ! très intéressant à lire. et puis après : lisez ceci maintenant
http://www.masoudbehnoud.com/
یک اتفاق تکان دهنده
در پست قبلی نکته ای نوشتم بدون هیچ اطلاعی از آن چه داشت اتفاق می افتاد. فقط یک حدس ساده زده بودم که در فراز هفتم و زیر عنوان یک اتفاق ساده درج است
حالا این نکته را در گاردین امروز دیدم. اگر درست باشد تکان دهنده است. گرچه گاردین خودش نوشته که خبر تائید نشده است اما به اندازه کافی حیرت می آورد و بر شبهات می افزاید:
۱۱A.M.
Mohammad Asgari, who was responsible for the security of the IT network in Iran’s interior ministry, was killed yesterday in Tehran.
Asgari had reportedly leaked results that showed the elections were rigged by government use of new software to alter the votes from the provinces.
Asgari was said to have leaked information that showed Mousavi had won almost 19 million votes, and should therefore be president.
We will try to get more details later.
“لازم است اساتید دانشگاه و نخبگان بر پابندی و علاقه شان به نظام تاکید کنند ”
نظام یعنی خامنهای. شما متاسفانه هنوز هم مشکل را در احمدی نژاد خلاصه میکنید. نظام، خامنهای و ا.ن. را نمیتوان از هم جدا کرد.
-آقای جامی شما جداً فکر میکنید که روحانیون نزدیک به اصلاحطلبان در بین در بین مردم یا نیروهای نظامی برد دارند؟
آیا برای ادعای خود مدرکی هم دارید؟
مثالهای نقض فراوانی در اینباره وجود دارد. آیت الله شریعتمداری، حصر آیتالله العظمی منتظری، احمد قابل، بروجردی، صانعی و… .
بنده به یاد ندارم که این آقایان بیانهای داده باشند و آن بیانیه تحولی را در جامعه ایجاد کرده باشد.
سلام جامی عزیز!
مانیفست نسبتا جامع و جالبی است.
دسستت درد نکند.
نظریه ی گلوله ای بریتانیا برایم جالب است.
بنظر من اصولا تمام این منازعات و کشمکشهای سی ساله در بستر دموکراسی از دیدگاه بخشی از نظام اسلامی، که کرارا مبتنی بر شناسایی و حذف ریشه ها و سمبلهای دموکراسی و جمهوری بوده است از آبشخور جنگ با کفار سرچشمه میگیرد که خود ریشه در شناسایی راز گل سرخ حقیقتی است که صرفا نزد آنان است و همراهانش را به عنوان خودی قلمداد کرده، و نیز بر حذف باطل و غیر خودی ها تکیه دارد.
فقط در استراتژی جنگ و پیروزی بر کفار است که حذف و دروغ و تقلب و تمام مفاسد زمینی توجیه میشوند و معنایی الوهی و مقدس پیدا میکنند.
آقای جامی
من عضو ریدر شما هستم. میخواهم بدانم اینهمه لینک و مقاله را چه جوری “شیر” می کنید؟ عضو آر اس اس همه شان هستید؟ بعضی از “شیر آیتم” های شما فقط عکس است.
————————–
طبعا باید عضو آر اس اس هر سایتی شوید تا مطالب آن را دریافت کنید. در واقع آر اس اس راه ارتباط شما با آن سایت ها ست. – سیب
جالبه
در این صفحه لیستی از کاربران تویتر وجود دارد که احتمالا مامور وزارت اطلاعات و سپاه پاسداران هستند. این خبر را وسیعا پخش کنید که فضای مجازی برای آنها ناامن کنیم. لینک نیورک تایمز: http://thelede.blogs.nytimes.com/ لینک گاردین که به این موضوع اشاره کرده است: http://www.guardian.co.uk/news/blog/2009/jun/18/iran-unrest
—————————–
لیست در اینجاست. ولی در هر مورد برای قضاوت کردن به عفل سلیم خود مراجعه کنید چون راهی برای تایید این ادعا وجود ندارد مگر مطالعه موردی:
http://twitspam.org/?p=1403
– سیب
payam in Zeitoon weblog wrote this
کیش و مات
جزئیات و اهداف کودتای انتخاباتی
• روزنامه ی انقلاب اسلامی در هجرت، در گزارش مفصلی به چگونگی و دلایل جزئیات «کودتای سفیدی» پرداخته است که اکنون با خون مردم این سرزمین رنگین شده است. بخش هایی از این گزارش طولانی که در آن جنگ را بر سر موضوع «رهبری» ارزیابی کرده است، در ادامه می خوانید …
انقلاب اسلامی در هجرت شماره۷۲۶:کشماکش بر سر تعیین سرنوشت «رهبر» و «رهبری» است:
* نخست سخنان و نوشته هائی را بخوانید در حمله به هاشمی رفسنجانی که گویای زمینه سازی کنار گذاشتن او هستند:
◄ امر بسیار مهمی که تقلب بزرگ که آن را «کودتای سفید» (هرچند با حمله مسلحانه به دانشجویان خونین شد) خوانده، اند از نظرها پنهان نگاه داشته است، سرنوشت «رهبر» و «رهبری» است. با آنکه طرفداران احمدی نژاد علت حمله او را به هاشمی رفسنجانی، در مناظره با موسوی، بیرون بردن خیال رهبر شدن و یا رهبر تراشیدن از دماغ هاشمی رفسنجانی بوده است ، با وجود این، کسی توجه نکرد که موضوع محوری در این انتخابات، «رهبر» و رهبری است.
تنها حسینیان و یکی دو تن دیگر از حامیان احمدی نژاد نبودند که
◄ حمله ها به هاشمی رفسنجانی، عزل او را از ریاست مجلس خبرگان و نیز مجمع تشخیص مصلحت هدف قرار داده اند:
● کیهان ۲۶ خرداد ٨٨، نوشته است: «طلحه و زبیرهای معاصری بودند که بیعت با انقلاب را فقط به شرط «شراکت در قدرت» قبول داشتند وگرنه ابایی نداشتند سر به شورش بگذارند و عرصه را به خیال خود بر حاکمیت تنگ کنند. به سادگی از تغییر قانون اساسی و تمدید ریاست جمهوری فلان آقا سخن گفتند تا خود در قدرت بمانند، بعدا برای بهمان آقا لایحه اختیاراتی نوشتند که می شد با آن اختیارات، مصوبات مجلس و احکام قوه قضائیه را وتو کرد. سپس خیز برداشتند از نظام باج بخواهند، پس بست نشینی در مجلس را راه انداختند. پس از آن با گردن کلفتی تمام تهدید کردند نمی گذارند انتخابات مجلس هفتم برگزار شود. تهدید به استعفا در سطوح بالای مدیریتی کردند و… حالا می گویند به قانون و انتخابات و رای مردم گردن نمی نهیم چون نامزد-های- مورد حمایت احزاب و ائتلاف ما رای نیاورده اند. دیکتاتورند به تمام معنا.»
● به گزارش فارس نیوز متعلق به احمدی نژاد ٨ سئوال مردم از مراجع عظام تقلید در باره هاشمی رفسنجانی به عمل آمده اند:
جمعی از مردم و مقلدین طی نامهای به مراجع عظام تقلید، درباره هاشمی رفسنجانی هشت سئوال مطرح کرده و خواستار پاسخ مراجع عظام به این سوالات برای هدایت و روشنگری عموم مومنین و مقلدین خود شدند.
به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری فارس، مشروح سوالات هشتگانه مردم از مراجع عظام تقلید بدین شرح است:
۱- نظر به جایگاه رفیع ولی فقیه و اهمیت ولایت فقیه در روایات و فقه شیعه اگر شخصی در نامهای سرگشاده حاکم اسلامی را مورد عتاب و استیضاح قرار بدهد و با عنایت به اینکه نامه سرگشاده هیچ سنخیتی با النصیحه لائمه المسلمین، ندارد مسئله چه حکمی دارد؟
۲- نظر به اهمیت نظام اسلامی و حفظ وحدت و یکپارچگی امت اسلامی اگر شخصی نظام اسلامی را تهدید به آشوب کند و بکوشد میان صفوف ملت اسلامی تفرقه و اختلاف ایجاد کند مسئله چه حکمی دارد؟
٣- اگر شخصی از جایگاه حقیقی و حقوقی خود سوء استفاده از اموال عمومی و فساد اقتصادی هستند، ایجاد مصونیت قضایی کند مسئله چه حکمی دارد؟
۴- با توجه به سوالات مطرح شده آیا اینچنین شخصی عدالت و صلاحیت لازم برای تصدی منصب خطیر امامت جمعه و جماعت را دارد؟
۵- آیا حمایت و ترویج از چنین شخصیتی به بهانه خدمات فراوان و سوابق درخشان وی جایز است، یا اینکه حال فعلی او ملاک است؟
۶- اگر قوه قضائیه و دستگاه قضایی شجاعت لازم برای برخورد و مقابله با این شخص را نداشته یا اینکه با مصلحتاندیشی نابجا توان محاکمه چنین شخصی را از خود سلب کرده باشد تکلیف مردم و عموم مومنین چیست؟
۷- حال اگر خانواده و اطرافیان چنین شخصی در مظان اتهام جدی به فساد اقتصادی و تصرف در بیتالمال باشند و دستگاه قضایی هم یا اهمال و یا قدرت مقابله با این مفاسد را نداشته باشد، آیا روشنگری افکار عمومی، به قصد ابهامزدایی از پیکره نظام اسلامی واجب نیست؟
٨- آیا لازم نیست آنانی که بیتالمال مسلمین در اختیارشان بوده، نسبت به عملکرد خود پاسخگو باشند و شبهات سالیان طولانی مردم را پاسخ دهند تا نظام اسلامی از شبهات مبرا شوند؟
در پایان با آرزوی طول عمر و سلامتی برای مراجع معزز تقلید، تقاضا داریم با پاسخ به این سوالات موجبات هدایت و روشنگری برای عموم مومنین و مقلدین را فراهم کنید.
*گزارش – تحلیل از ایران: امر بسیار مهمی که در پرده مانده، سرنوشت «رهبر» و «رهبری» است:
برای روشن شدن بهتر انتخابات که با مهندسی خامنه ای و بیت او انجام گرفت، لازم است گفته شود که تقلب در انتخابات آنقدر فاحش است که همه دانسته اند که خامنه ای برای جلوگیری از تنش های پیش آمده که ناشی از تبهکاری او هستند، ناچار شده است بار دیگر دست به کودتا زند.
اولین کودتا در دوران انقلاب، توسط هاشمی و خامنه ای و بهشتی و دیگران تحت نظر خمینی در سال ۶۰ شکل گرفت که در نهایت منجر به حذف رییس جمهور منتخب ملت ایران گردید. اینبار، کودتا به شکلی دیگر انجام شد و این کودتا به فرمان سید علی خامنه ای از کودتاگران سال ۶۰، برضد آرای مردم انجام شد. خود وی نیز در جریان آن کودتا شریک کودتاگران بود و جالبتر اینکه در این کودتا همان کودتاگران قبلی خود به همان سرنوشتی که برای بنی صدر ایجاد کرده بودند گرفتار آمده اند.
با حرکت و جنبش مردم نظام ولایت چاره ای ندید به جز اینکه دست به حذف بخش بزرگی از نیروهای درونی خود بزند که اینبار قرعه به نام برخی از کودتاگران سال ۶۰ افتاد از جمله هاشمی رفسنجانی – میرحسین موسوی – مهدی کروبی – موسوی خوئینی ها – بهزاد نبوی – امین زاده – تاج زاده و…
بنا به تازه ترین خبرها، بسیاری در جریان این کودتا دستگیر شده اند و به احتمال بسیار برخی های دیگر نیز در آینده نزدیک دستگیر خواهند شد تا پروژه کودتای انتخاباتی کامل شود.
● نیروهای دخیل در این کودتا:
۱- مقام معظم رهبری وبیت ایشان در ردیف اول
۲- گروههای وابسته به باند مافیای بیت رهبری و رهبر که شامل هیات موتلفه – فداییان رهبر – اصولگرایان – مدرسین حوزه های علمیه – – جامعه اسلامی مهندسان – دانشجویان – معلمان – جمعیت زنان – جامعه زینب – جمعیت ایثارگران و…
٣- کلیه نیروهای نظامی تابع منویات رهبری سپاه و بسیج و نیروی مقاومت بسیج
۴- نیروهای انتظامی وابسته به باند سرکوب رهبر و بیت رهبری که با گروه جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی رابطه ای تشکیلاتی دارند.
۵-بنیاد مستضعفان و کمیته امداد امام و دیگر بنیادهای مالی وابسته
۶- صدا و سیما و نشریات رسانه ای وابسته به نظام مافیاها و وب سایت های وابسته به کودتا
۷- برخی روحانیون وابسته به قدرت و حوزه های علمیه قم و مستقر در نیروهای نظامی
٨- نیروهای سرکوبگر خیابانی و انصار حزب الله و چماقداران و کفن پوشان
۹- مسئولان سیاسی وابسته به باند حاکم و برخی نمایندگان مجلس حدود ۶۰ نفر
۱۰- باند تشکیلات مافیایی قضایی نظام ولایت
۱۱ – برخی ائمه جمعه و جماعت و مداحان و وعاظ وابسته به نظام ولایت مافیاها
۱۲ – کلیه نیروهای وابسته به دولت در امور کشور داری از جمله وزرای کشور – مخابرات – دفاع – خارجه اطلاعات و….
اما چرا این کودتا انجام شد و چرا رهبری رژیم ولایت در حالی که در راس قدرت نظام بود ناچار به این عمل شد؟ بنا به آخرین اطلاعات، از آنجایی که خامنه ای حال خوبی ندارد و امکان دارد که از دو نظر مسله رهبری مطرح است:
۱ – بر فرض که خامنه ای سالم باشد، هر رئیس جمهوری غیر از احمدی نژاد، خامنه ای را در موضع دفاعی قرار می دهد و او مجبور است مداخلات خود را در امور کشور محدود کند.
۲ – اما اگر بیماری او واقعی باشد و مسئله انتخاب جانشین برای وی، مسئله آینده نزدیک باشد، «بیت رهبری» و مافیاهای نظامی – مالی می باید از هم اکنون، انتخاب جانشین او را برنامه گذاری کنند. گرایشهائی تلاش بسیار می کنند فرزند او آقا مجتبی را جانشین وی کنند. در جمع، بنا بر این است که تکلیف جانشین خامنه ای در زمان حیات او معین شود. به همین دلیل نیاز بود دست به جراحی بزرگی در نظام بزنند. می باید همه گرایشها و شخصیت ها را که می توانند در تعیین رهبری نا سازگار با مافیای خامنه ای و مافیاهای نظامی – مالی، نقش داشته باشند، کنار بزنند. به همین دلیل نیاز به حضور و ادامه کار دروغگویی و آلت فعلی به نام احمدی نژاد نیاز است. لذا، مجتبی برای جانشین شدن به جای وی و نیز برای این که رهبر متعلق به این مافیاها باشد، نیاز به این دارد که احمدی نژاد رئیس جمهوری باشد. روسای دو قوه دیگر نیز، از «خودی» ها باشند و هاشمی رفسنجانی هم در مقام ریاست خبرگان رهبری و ریاست شورای تشخیص مصلحت نظام نماند. یا بقدری تضعیف شود که کاری از او ساخته نباشد.
مجتبی، تحت نظر و امثال مصباح یزدی بار آمده و اینک همه کاره «بیت» گشته و خواستار ادامه ریاست جمهوری احمدی نژاد شده و دستیار پدر خود در انجام تقلب بزرگ انتخاباتی شده است.
طراحان تقلب بزرگ با به میدان آوردن موسوی و باز گذاشتن فضای انتخاباتی مردم را فریب دادند و مردم نیز در فضای آزاد ایجاد شده امیدوار به انتخاب رییس جمهوری شدند که فکر می کردند نسبت به خامنه ای، تا حدودی استقلال رأی دارد و بحران ساز نیست. اما برنامه گذاران به خوبی می دانستند چه هدفی را تعقیب می کنند. وگرنه امکان نداشت اجازه دهند دختران و پسران در میادین و خیابانهای تهران و شهرستانها جمع شوند و آزاد و شاد، مخالفت خود را با رژیم اظهار کنند. طراحان تقلب بزرگ وانمود کردند که از نظر آنها، هر یک از چهار نامزد رأی بیاورد، پذیرفته است. تا زمان برگزاری انتخابات نظام دندان بر جگر گذاشتند و تمام اتهامات به احمدی نژاد و تعرض ها به خامنه ای را تحمل کردند. عجیب اینکه هیچ چماقداری در خیابانها نبود که با این شعارها که برخی کل نظام را هدف گرفته بود برخورد کند.
● مدیریت و مهندسی پیش از انتخابات
– آزاد گذاشتن مردم جهت برگزاری میتینگ های سیاسی
– اجازه عمل دادن به دو کاندیدای اصلاح طلب برای جلب مشارکت مردم
– ایجاد فضای باز سیاسی برای اجتماع مردم و ترغیب شدن به شرکت در انتخابات
– دادن آزادی به مطبوعات برای جلب نظر مردم به شرکت در انتخابات
– دعوت به حضور همه سیاسیون در صحنه
– واگذاشتن کشور به مدت حدود ۱۵ روز به مردم
همه اینها برنامه هایی بود که خامنه ای و دستیاران او به اجرا در آوردند و زمینه حضور هر چه بیشتر مردم را فراهم آوردند. چرا این کار را کردند؟ زیرا خامنه ای و «رهبر» آینده نیاز به مشروعیت دارند. بر این گمان بودند که شرکت مردم در دادن رأی، او و جانشین احتمالی او را از این مشروعیت برخوردار می کند. اگر او با آن شتاب، بر انتخابات صحه گذاشت، برای این بود که دهان اعتراض کننده ها را ببندد و به دنیا بگوید از بیشترین مشروعیت برخوردار است. در چنین شرایطی، تحریم کنندگان انتخابات که تحریم را نه به ولایت فقیه و آری به حاکمیت مردم می خوانند، به مردم ایران هشدار دادند که احمدی نژاد را از صندوق بیرون خواهند آورد. اگر به همان وسعت که مردم در انتخابات شرکت کردند، در تحریم آن شرکت می کردند، درجا، رژیم از مشروعیت محروم و با استفاده از ضعف آن، می توانستند به خیابانها در آیند و تغییر را قطعی کنند.
انتخابات برگزار شد و مردم شاد و خوشحال از اینکه با تمام توان برای مخالفت با «رهبر» و برکناری مترسک وی محمود احمدی نژاد وارد مبارزه انتخاباتی شده اند، به پای صندوقها رفتند.
هاشمی رفسنجانی که خود زمانی از کودتاچیان برضد رییس جمهور منتخب، بنی صدر، بود، از قصد خامنه ای آگاه بود. طی نامه ای به او هشدار داد. اما خامنه ای بی اعتناء به نامه او، طرح تقلب بزرگ را به اجرا گذاشت.
●هدفی که خامنه ای و «بیت» او تعقیب می کنند:
-کسب مشروعیت بالا با به میدان کشاندن مردم در انتخابات
– نمایش محبوبیت رهبری نظام به جهانیان
– تصفیه شدید نیروهای مخالف پس از انتخابات
– حذف چهره هایی که برای بر سر کار آمدن رهبر جدید خطرناک بود.
– حذف رئیس مجلس خبرگان که مانع از به «رهبری» رسیدن نامزد مافیای خامنه ای و مافیاهای نظامی – مالی می شود.
– حذف بخش عظیمی از نیروهای سیاسی که در حال و آینده مزاحم این مافیاها هستند
– به سر کار آوردن مجدد احمدی نژاد که حامی اصلی وی همان رهبر آینده است
– حذف بخش عظیمی از روحانیون که در آینده مشروعیت رهبر جدید را نمی پذیرفتند
– حذف فرماندهان پیشین نظامی و نظامی های سیاسی شده که امکان خطر در دوران رهبری جدید را به وجود می اوردند.
– سرکوب شدید مردم و ایجاد یاس و ناامیدی در روحیه های شادی که در انها در این مدت به وجود آمده بود.
– سرکوب نیروهای مردمی که می توانند بر ضد خامنه ای و «رهبر» بعدی، مزاحمت ایجاد کنند.
از پیش از باز شدن دربهای حوزه های اخذ آرا، مردم به صف در آمده بودند. تصاویر و فیلم های نمایش داده شده از صدا و سیمای رژیم نشان می دادند که مردم با شادی فراوان در دادن رأی شرکت کرده اند.
● نظام چه ترفندهایی برای تغییر نتیجه بکار برده است؟:
بررسی های انجام شده معلوم کردند که مسئولان فریب انتخاباتی مراحل مختلفی را برای تغییر رای مردم طراحی کرده بودند. با افشاگری های انجام شده مردم می دانستند که نظام برای تغییر آرا توان اضافه کردن تا حدود ۶ میلیون رای به آرای فرد منتخب خود را دارد. اما گمان نمی بردند به بیشتر از آن توانا باشد. از جمله فکر نمی کردند که امکان زمانی رأی دادن آنها را محدود کند و به جای آنها، خود بنام احمدی نژاد رأی به صندوق بریزد. تدابیری که بکار بردند عبارتند از:
– ایجاد هزاران صندوق سیار که در نوع خود بی نظیر بود و در آن قرار بود چند میلیون رای برای احمدی نژاد بریزند.
– آماده سازی کلیه نیروهای حزب مسلح خود برای مهندسی انتخابات که در آخرین خبر معلوم شد که حدود ۱۵ هزار صندوق در اختیار نیروهای سپاه پاسداران قرار گرفته بود که آنها بتوانند ارای مورد نیاز فرد منتخب را ایجاد نمایند.
– کاهش افراد آموزش و پرورش در حوزه های انتخاباتی و افزایش نیروهای نظامی لباس شخصی پوش در حوزه های آرا
– جلوگیری از حضور نیروهای ناظر کاندیداها در حوزه های اخذ رأی
– تشکیل گروه ۵۰۰ هزار نفری شورای نگهبان برای مخدوش نمودن آرای رای دهندگان
– آماده سازی کلیه مسئولان در بخشداری ها – فرمانداری ها – استانداری ها و ستاد انتخاباتی برای انجام تقلب بزرگ انتخاباتی
– تغییر صندوق های رای و جابجایی آرای کاندیداها
– برداشتن تابلوی نام کاندیداها و در بسیاری موارد ندادن آگاهی به مردم به هنگام نوشتن رأی خود و افزودن کد کاندیدای مورد نظر
لازم به ذکر است که در این دوره از انتخابات ۴ کاندیدا وجود داشت که ردیف و کد آنها به شرح زیر بوده است
۱- محمود احمدی نژاد با کد ۴۴
۲- محسن رضایی باکد ۵۵
– مهدی کروبی با کد ۶۶
– میر حسین موسوی خامنه با کد ۷۷
در حالی که تنها ۴ کاندیدا وجود داشت دادن کد ۴۴ به احمدی نژاد بسیار مشکوک بود در حالی که می شد کد را ٣٣ و یا ۵۵ معین کرد. اما چرا ۴۴ معین کردند؟ زیرا قصد داشتند تقلب کنند.
برای اطلاع بیشتر به این موضوع توجه کنید که بسیاری از افرادی که برای رای دادن به پای صندوق های رای می رفتند تابلوی بزرگ اسامی کاندیداها و کد آنها را مشاهده نمی کردند و اگر هم مشاهده می کردند کد کاندیدا بر روی آن درج نشده بود.
حال اگر فردی می خواست نام کاندیدای مورد نظر خود را در برگه رأی بنویسد به این دلیل که ردیف میرحسین موسوی ۴ بود، چنین می نوشت
میر حسین موسوی خامنه با کد ۴
حال اگر مسئولان حوزه ها در خواندن آرای کاندیداها نام را در نظر می گرفتند با کد اختلاف داشت. لذا،
● خواندن رأی ها بر اساس نام سبب می شد که میرحسین موسوی با کد ۴ جز آرای مخدوش محاسبه شود.
● اگر جمع آوری آرا بر اساس کد محاسبه می شد پس کد موسوی که ۷۷ بود در ان محل نبود و به جای ان کد ۴ گذاشته شده بود که به راحتی به نام اقای احمدی نژاد واریز می شد
– تعرفه های انتخاباتی در حالی که حدود ۱۰ میلیون اضافه چاپ شده بود در بسیاری از حوزه ها نایاب بود. گفته می شود به این دلیل بود که بسیاری در حال نوشتن ارای تقلبی بر آن تعرفه ها بودند. از این رو مانع از رأی دادن رأی دهندگان می شدند و آرای تقلبی را خود به صندوقها می ریختند. هم با استفاده از شناسنامه های قلابی و هم از راه برداشتن از آراء و جای گزین کردن با آرای تقلبی.
– در برخی از حوزه های جنوب تهران تعرفه برگه های انتخاباتی زیاد بود در حالی که در بخش های مرکزی و شمالی شهر این برگه ها وجود نداشت.
انقلاب اسلامی: بدیهی است که تقلب بزرگ، با وجود تضاد در مرکز قدرت حاکم، تخاصمی را ببار می آورد که از راه حذف می باید حل شود:
«کودتای سفید» از راه تقلب بزرگ در انتخابات:
* هشدار کمیته صیانت از آراء به شورای نگهبان بعد از فاش شدن فتوای مصباح یزدی در باره جواز تقلب بسود احمدی نژاد در ۱۷ خرداد ٨٨:
همزمان با افشای “فتوای شرعی” مصباح یزدی در مورد تقلب در انتخابات در نامه سرگشاده جمعی از کارکنان وزارت کشور، روسای کمیته صیانت آرا میرحسین موسوی و مهدی کروبی دو کاندیدای اصلاح طلب انتخابات ریاست جمهوری در روز یکشنبه طی نامهای به آیتالله جنتی دبیر شورای نگهبان نسبت به دستکاری انتخابات ابراز نگرانی کردند.
در بخشی از این نامه اعلام شده که تعرفههای مرحله اول ۵۹ میلیون و ۶۰۰ هزار تعرفه است اما وزارت کشور تعداد تعرفههای چاپ شده را ۵۶ میلیون اعلام کرده، و وجود ۲۶۰۰۰۰۰ تعرفه چاپ شده اما اعلام نشده از سوی وزارت کشور جای ابهام دارد.
علی اکبر محتشمی پور و مرتضی الویری روسای کمیته صیانت از آراء موسوی و کروبی در نامه خود همچنین به تعداد مهرهای انتخابات ارسال شده به استان ها اشاره کرده و خطاب دبیر شورای نگهبان نوشتند: “تعداد مهرها، همانطوری که میدانید دو برابر تعداد شعب بهعلاوه ۱۰ درصد مازاد میباشد که بدون هیچگونه دستورالعملی ارسال شده است و این کار فوقالعاده خطرناک و نگران کننده است.”
اگر قرار باشد تخلف سازماندهی شدهای انجام بگیرد ،این کار نه در شعبه و نه در سایت و نه در هنگام شمارش و اخذ رای بلکه در استفاده از تعرفههای اضافی و مهرهای اضافی و با استفاده از صندوقهای اضافی و سیار شدنی است،به خصوص که خبر میرسد که شناسنامههای سربازان در مراکز نظامی و… جمع آوری شده است.”
* رژیم نمی خواست مردم رأی بدهند تا دستش برای تقلب بزرگ باز باشد:
◄ خبرگزاری فارس می گوید:
● انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری در ۲۲ خرداد در ٣۶٨ شهر و ۵۵٨ بخش برگزار میشود که در این دوره ۴۶ میلیون و ۲۰۰ هزار نفر در سراسر ایران اسلامی واجد شرایط رای بشمار میروند.
● تعداد صندوقهای اخذ رای در این دوره ۴۵ هزار و ۷۱٣ صندوق در نظر گرفته شده است که حدود ٣۰ درصد از آن معادل ۱۴ هزار و ۲۵٨ صندوق سیار بشمار میرود. ( نسبت صندوقهای سیار به ثابت در این دوره حدود ٣ درصد کاهش نشان میدهد).
● اخذ رای در روز ۲۲ خرداد از ساعت ٨ صبح آغاز میشود و به مدت ۱۰ ساعت ادامه مییابد و پس آز آن با تصمیم وزیر کشور مدت زمان اخذ رای تا دو مرحله قابل تمدید است.
◄ وزارت کشور رژیم، دو نوبت ارقامی را بدست داد که مسلم می کنند مجموع آراء نمی توانند از ۵/۲۶ میلیون بیشتر باشند:
● بعد از ظهر ۲۲ خرداد، ستاد انتخابات وزارت کشور اعلام کرد که در سه ساعت اول، ۵ میلیون نفر رأی اخذ شده اند. هرگاه فرض شود بدون انقطاع، رأی دهندگان رأی داده اند، در مجموع، حدود ۲۲ تن رأی داده اند. بنا بر قول این ستاد، در هر ۱ دقیقه و ٣۶ ثانیه، یک رأی اخذ شده است.
● پس از قرائت ۵ میلیون از آراء، ستاد وزارت کشور اعلان کرد حدود ۲۰ درصد صندوقها قرائت شده اند. بنا بر این، آرای ۱۰۰ درصد صندوقها، برابر می شود با ۲۵ میلیون نفر. بی بی سی که روزها بسود میر حسین موسوی تبلیغ کرده و از برانگیزندگان رأی دهندگان به دادن رأی بود، چند نوبت، اظهار تعجب می کرد از چه رو، کل آراء دارد سر به ۴۰ میلیون می زند!
◄ بر فرض که مدت رأی گیری به جای ۱۰ ساعت، ۱٣ ساعت باشد ( زمان اخذ رأی در تهران ۱۴ ساعت و در شهرهای بزرگ ۱٣ ساعت و در شهرهای کوچک و بخشها همان ۱۰ ساعت بوده است) و بر فرض که در حوزه های ثابت، شامل ٣۱۴۵۵ صندوق رأی، در هر دقیقه یک رأی به صندوق ریخته شده باشد، حدود ۲۴۵٣۴۹۰۰ حد اکثر رأی ایست که می توانسته است اخذ شده باشد. هرگاه صندوقهای سیار، هر ۵ دقیقه یک رأی اخذ کرده باشند، حدود ۲۲۲۴۲۴٨ رأی اخذ کرده اند. جمع این دو رقم، ۲۶۷۵۹۱۴٨ رأی می شود.
بدیهی است تعداد آرای مأخوذه نمی توانسته است این اندازه باشد. زیرا «اصلاح طلبان» پی در پی اعتراض می کردند که در برخی از شهرها، به این عنوان که تعرفه ها تمام شده اند، حوزه ها اخذ رأی نمی کرده اند.
● هرگاه جمعیت دارای حق رأی را حدود ۵۲ میلیون (آمار عمومی) بدانیم، آراء باطله به کنار، حدود ۵۰ درصد مردم ایران رأی داده اند.
● و هرگاه دارندگان حق رأی را ۲/۴۶ میلیون نفر بدانیم، حدود ۵۷ در صد دارندگان حق رأی، رأی داده اند.
بدین قرار، هرگاه رژیم می خواست شمار بیشتری از مردم رأی بدهند، می باید بر تعداد صندوقها و حوزه ها می افزود. با این تعداد صندوق، اگر هم مردم بیشتری می خواستند، نمی توانستند رأی بدهند. بدین سان، تقلب بزرگ از راه افزودن بر تعداد شرکت کنندگان در دادن رأی انجام گرفته است. فرصت این تقلب را هم «اصلاح طلبان» و فرستنده هائی نظیر بی بی سی و صدای امریکا را با اغراق در باره رأی دهندگان فراهم کردند. نتیجه این شد که رژیم فرصت یافت تقلب بزرگ را انجام دهد: رژیم مدعی است ٣۹۱۶۵۱۹۱ رأی به صندوقها ریخته شده اند. بنا بر این، دستش برای ریختن ۱۲۴۰۶۰۴٣ رأی به صندوقها، بسود احمدی نژاد باز بوده است.
◄ برابر اطلاع، تقلب دیگری نیز انجام داده اند و آن این که در کد گذاری، حیله ای بکار برده اند که رأی دهنده به میر حسین موسوی، بر کد متعلق به احمدی نژاد، علامت می گذارده است.
مجموع این تقلب ها سبب شده است که آرای احمدی نژاد از حدود ۷ میلیون به ۲۴ میلیون افزایش یابد. نسبت آرای واقعی احمدی نژاد به کل آرای مأخوذه، ۱ به ۷/٣ می شود. این نسبت با قول زهرا رهنورد، همسر میر حسین موسوی، سازگار است. الا این که او، در مصاحبه با بی بی سی، نسبت آرای احمدی نژاد به آرای میر حسین موسوی را ۱ به ۴ گفته است.
● بنا بر ارقامی که طرفداران میر حسین موسوی و کروبی انتشار می دهند، یکی از دو احتمال قطعی می شد اگر تقلب بزرگ انجام نمی گرفت:
۱ – میرحسین موسوی با بدست آوردن بیشتر از ۱۵ میلیون آراء به ریاست جمهوری می رسید.
۲ – هرگاه آرای کروبی بیشتر از یا کمتر از آرای احمدی نژاد و آرای میر حسین موسوی کمتر از نصف کل آراء می شدند، انتخابات بدور دوم می افتاد.
◄ تقلب سوم از طریق انتقال آرای نامزدها از فرم ۲۲ به فرم ۲٨ انجام گرفته است. چگونگی این تقلب را خوانندگان در شماره ۷۲۵ خوانده اند.
◄ اما آرای کروبی را کمتر از آرای باطله به حساب گذاشته اند. زیرا قصد حذف او را، یکبار برای همیشه، از صحنه انتخابات ریاست جمهوری و بسا عرصه سیاسی داشته اند. در واقع، حذف شوندگان آندسته از «روحانیان» هستند که بطور نسبی برای خود استقلال رأی قائلند. حامیان احمدی نژاد و «رهبر»، روحانیانی هستند که حاضرند در ازای مزایائی که رژیم برایشان قائل می شود، نقش تبلیغاتچی رژیم را بازی کنند.
* تقلب بزرگ سه ماه پیش طراحی شده است:
◄ یک مقام ستاد انتخاباتی میر حسین موسوی، مأموریت می باید نامه او را در باره تقلبات فاحش به «بیت رهبری» برساند. در بیت، «سردار» وحید طرف گفتگوی او می شود. نامه را می گیرد و به او می گوید: انتخابات انجام گرفته و احمدی نژاد به ریاست جمهوری انتخاب شده است.
◄ ماه ها پیش، وقتی خامنه ای خطاب به احمدی نژاد گفت شما با این فرض کار کنید که یک دوره دیگر هم بکار خود ادامه خواهید داد. از آن پس، طرح تقلب بزرگ تهیه و آماده اجرا می شود. مصباح یزدی نیز مجوز «شرعی» تقلب در انتخابات را صادر می کند. سه ماه پیش از انتخابات، میزان آرای احمدی نژاد معین می شود. قرار می شود اما بیشتر از خاتمی (۲۲ میلیون رأی) رأی بیاورد. در آن زمان، سردار حمید «پیش بینی» کرده بود، احمدی نژاد با ۲٣ میلیون رأی رئیس جمهوری شود و میرحسین موسوی نیز ۱۰ میلیون رأی بیاورد. این ماجرا را عضو ستاد تبلیغاتی میرحسین موسوی بازگو کرده است.
بطوری که مشاهده می شود، طرح تقلب بزرگ بر اساس حدود ٣۶ میلیون رأی تهیه شده بوده است.
◄ سه روز پیش از انتخابات، ابطحی گفته است: رئیس جمهور معین شده است روز جمعه، اسم او را از صندوق بیرون می آورند.
◄ در خانه خاتمی، روزی پیش از انتخابات رسوا، چند تنی شرکت داشته اند. صحبت از تقلبات گسترده بوده است. گفتگو کنندگان به این نتیجه می رسند که بیرون آوردن اسم احمدی نژاد از صندوق رأی، رژیم ولایت فقیه را بطور مستقیم در برابر مردم قرار می دهد و ملت را به این نتیجه می رساند که راه حل یکی و آن پایان دادن به عمر رژیم ولایت مطلقه فقیه است.
* محاسبه میزان مشارکت مردم در انتخابات و بزرگی تقلب:
◄ این محاسبه از ایران دریافت شده است. محاسبه کنندگان از نزدیک جریان رأی گیری را بررسی کرده اند:
● برای آنکه ضریب صحت محاسبه بالا باشد، از ۲ روش محاسبه استفاده شده و نتایج با یکدیگر مقایسه شده اند:
۱ – محاسبه بر اساس ظرفیت هر صندوق: برابر تجربه، ظرفیت متوسط هر صندوق تقریبا ۱۰۰۰ رأی است. بنا بر این، آرای دو صندوقهای ثابت و سیار را بر اساس ظرفیت، تفکیک و محاسبه می کنیم:
● تعداد صندوقهای ثابت ٣۱۴۵۵ است. بر اساس هر صندوق هزار رأی، کل آراء ٣۱۴۵۵۰۰۰ می شود.
● تعداد صندوقهای سیار ۱۴۲۵٨ است. اما با توجه به این که این صندوقها می باید جا به جا شوند، فرض می کنیم ۲۰ درصد صندوقها پر شوند. بنا بر این، در این صندوقها ۲٨۵۱۶۰۰ رأی می شود.
جمع این دو رقم، ٣۴٣۰۶۶۰۰ رأی می شود.
بدیهی است، فرض اینست که صندوقهای ثابت پر شده باشند. امری که با توجه به زمان اخذ رأی محال است. زیرا بر فرض که در هر دقیقه یک رأی داد شده باشد، در هر ساعت، ۶۰ رأی داده شده و جمع آرای صندوقهای ثابت، ۵/۲۴ میلیون رأی می شود.
۲ – محاسبه دقیق تر، براساس مکانیسم رأی گیری و زمان رأی گیری است:
● ظرف ۱٣ ساعت رأی گیری (در تهران ۱۴ ساعت بود و در شهرهای کوچک و روستاها کمتر از ۱٣ ساعت) هر صندوق حداکثر می توانسته است ۲۴۵۲۲۰۰۰ رأی می شود.
● صندوقهای سیار نیز می توانسته اند ۱۶۲۱۱۵۲ رأی اخذ کرده باشند.
جمع دو رقم ۲۶۱۴٣۱۵٣ رأی می شود. حتی اگر فرض کنیم در محلهائی که تعرفه تمام شده بودند، از صندوقهای سیار استفاده شده و از این بابت، ۵/۲ میلیون رأی بر آراء اضافه کنیم، جمع کل آراء ۶/۲٨ میلیون می شود. بنا بر این، ۴/۱۰ میلیون رأی، به نفع احمدی نژاد، به صندوقها ریخته شده است.
◄ شورای نگهبان، در پایان رأی گیری، میزان مشارکت را ۷۰ درصد اعلام کرد. ۷۰ درصد مشارکت، ٣/٣۲ میلیون رأی می شود. بنا بر این قول نیز، حدود ۷ میلیون رأی تقلبی به آرای داده شده، افزوده شده اند.
این تحلیل و مطلب مهم به دلیل اهمیت موضوع عینا از persia2009.wordpress.com نقل میشود . . . . . در زمان حیات آیت اله خمینی، آیت اله مصباح یزدی روحانی ای بود که به خاطر سوابقش چندان مورد اعتماد آیت اله خمینی نبود اما با درگذشت وی، با حمایت آیت اله خامنه ای، مصباح یزدی به تدریج قوی و قوی تر شد تا امروز که هدف دیرینه خود در نفی جمهوریت را نزدیک می بیند. نخستین بار در نیمه نخست دهه هفتاد، مجله شما – ارگان حزب موتلفه اسلامی- پیشنهاد تغییر جمهوری اسلامی به حکومت عدل اسلامی را مطرح کرد اما به واقع کسی که نظریه پرداز این نظریه بود نه موتلفه بازار که آیت اله مصباح یزدی بود. برای درک عمیق تر موضوع، باید ابتدا دو قرائت عمده پر هوادار نظریه ولایت فقیه در میان هوادران این نظریه را معرفی کرد: ۱) بر مبنای نظریه نخست که متعلق به آیت اله جوادی آملی و حامیان وی است ولایت فقیه در واقع ولایت فقها است. اگر ولایت فقیه را آنگونه که وی تبیین می کند بپذیریم آنگاه علاوه بر شخص خاص رهبری در این زمان، آیت اله خامنه ای، دیگر فقها نیز هر یک به فراخور شان و جایگاه خود سهمی در این نوع حکومت خواهند داشت. ۲) نظریه دوم، نظریه ای متعلق به آیت اله مصباح یزدی است. بر مبنای این نظریه، ولایت فقیه، ولایت شخص خاصی است که در واقع به زعم ایشان نایب امام زمان بوده، فرامین وی بر تمام مراجع و… ارجحیت دارد. پس از این مقدمات باید وضعیت گذشته و فعلی را تبیین کنیم: مصباح یزدی که با حمایت شخص رهبری آیت اله خامنه ای توانسته است شاگردان و هواداران بسیاری را به گرد خود جمع کند از اوایل دهه هفتاد در پی اجرایی کردن نظریه خود بوده است. در نظریه نخست تا حدی برای جمهوریت -هر چند نیم بند- جایی وجود دارد اما در نظریه مصباح، جمهوریت در بهترین حالت خود یک تزیین و آرایش به شمار می رود. جناح راست حاکمیت با رهبری فکری مصباح و رهبری سیاسی موتلفه در سال ۷۶ می رفت تا رویای مصباح را جامعه عمل بپوشاند که با شوک انتخاب خاتمی و حمایت هاشمی رفسنجانی، این پروژه برای سالها دچار وقفه شد. به تدریج و با انتخاب احمدی نژاد، حامیان مصباح کوشیده اند با ریاست اجرایی احمدی نژاد پروژه خویش را پی گیرند با این تفاوت که در طول این سالهای وقفه، صف بندی های جمهوری اسلامی دچار تغییرات اساسی شده است. هاشمی که خود را به نوعی همتراز رهبر می دید از …
در بخشهایی از این مانسفست ـ مقاله، تحلیلهای درستی وجود دارد،ازجمله روش مزورانه ی صدا و سیمای نظام برای فریب دادن مردم؛ اما چرا باید مردم برای به دست آوردن حقوقشان متوسل به گدایی ِ حمایت از آخوندهای قم شوند. همین فاصله، همین بی اعتنایی یعنی گسست تاریخی لازم جدایی دین از سیاست. مردم بی دفاع دارند برای حفظ رأیشان خون می دهند، تخقیر می شوند، کتک می خورند، بعد بروند به نزد ملایان عافیت طلب؟ عجبا از این منطق! مگر آنها مرد خدا نیستند مگر وظیفه شرعی نهی از منکر ندارند؟ از اینها گذشته فکر می کنید حرفی هم اگر بزنند و مثل بعضی این دولت را مشروع ندانند، واقعن گمان دارید تاثیری روی استراتژی دیکتاتور داشته باشد. با تمام دردی که این روزها می کشم خوشحال هم هستم. خامنه ای با حماقتش، که ویژگی هر دیکتاتوری است، دارد قبر نطام را می کَنَد. هر گلوله ای که بیش تر شلیک شود هر باتومی که بر سر ایرانی ِ بی سلاحی کوبیده شود، این قبر بزرگ تر و سریع تر آماده ی بلعیدن همه اشان می شود.
بدیهی ترین دستاورد جنبش: شنبه رهبر میرحسین را نپذیرفت اما دوشنبه به دیدار نماینده های ستادش هم راضی بود
چه می توان کرد؟
بی شک سرنوشت ایران در قرن بیست و یکم با این جنبش مردمی گره خورده است.جنبشی مدنی و مسالمت آمیز که می خواهد همه برای ساختن ایرانی آباد و آزاد به رفتارهای دمکراتیک تمکین کنند.
کنار گذاشتن تدریجی اندیشه و خردگرایی و بجای آن حاکمیت بیشتر جریانات خردگریز و زورگو، مردم را به خیابان ها ریخته است.
دنیا با دقت ما را تماشا می کند و با ما همدلی می کند. رهبران دنیای پیشرفته تاکنون نتایج این انتخابات را نپذیرفته اند، که این پیروزی بزرگی برای این جنبش است.
جوانان در تمامی صحنه ها حضوری پرشور، عقلانی، و تعیین کننده دارند- تا جایی که رهبران را به دنبال خود بسوی آینده ای درخشان می کشانند.
بدون شک درگیری پنهان قدرت بر سر آینده نهاد ولایت فقیه بزرگترین تهدید برای این جنبش است.
تعداد اندکی که توهم ایجاد حکومت اسلامی یا خلافت را دارند، باید بدانند که بی تردید این مردم و این جوانان زیر بار آن نخواهند رفت. تلاش های آن ها در این جهت جز عقب انداختن بیشتر کشور از کاروان پیشرفت و تمدن بشری حاصلی نخواهد داشت.
شایسته است آقای خامنه ای تسلیم چنین جریاناتی نشود که در این صورت ملت ایران بیشتر پذیرای ایشان خواهد بود.
برای برون رفت از این بحران ملی ، آقای احمدی نژاد خود داوطلبانه خواستار تجدید انتخابات شود. در این صورت همه برنده خواهند بود:
خود آقای احمدی نژاد برنده اول خواهد بود- بخاطر این که حساب مردم را از رقبای انتخاباتی اش جدا کرده و چون یک قهرمان ملی، در این لحظات سخت تاریخی، مصالح عالیه ملت برایش در الویت است نه شخص خودش.
دراین صورت تنگنای تایید زودرس نتایج انتخابات از روی رهبر هم برداشته خواهد شد.
نامزدهای دیگر هم که غیر از برگزاری دوباره انتخابات خواسته دیگری ندارند.
راستی اگر شما جای برنجکاران شمال (باوجود برنج هندی) سیر کاران همدانی (باحضور سیر چینی)کارگران زحمت کش هفت تپه(شکر های مکارمی) ویا کشاورزان بی آب و زمین ویا کارگران کارخانه های تعطیل شده وهمگی (عقل سلیم می گوید وقتی کار نداری پول نداری)فقیر بودید به احمدی نژاد رای می دادید؟” چه استدلال احمقانه ای دارند ! فقرا به احمدی نژاد رای دادند”
فکر می کنم اینترنت باید قطع شود وما برویم سراغ این روستاییانی که می گویند. اگر باشند.
سلام . والله چه عرض کنم . باید منتظر از این بدترهاش هم باشیم . امروز ( پنجشنبه ۲۸/۳/۸۸) از تمامی شبکه های سیما برنامه ای پخش کردند که مراسم تشییع جنازه کشته شدگان ۲۵ خرداد رو نمایش می داد . جالب بود ، هم خودشون می کشن هم خودشون مراسم می گیرن . واقعا احسنت به این صدا و سیما که چقدر از حق مردم دفاع جانانه می کنه . بعد از چند تا بسیجی در بیمارستان گزارش تهیه کردند که مجروح شده بودند و راهپیمایی مسالمت آمیز طرفداران میر حسین رو محکوم می کردند . باز هم جالب بود چون خبری از مجروحان کوی دانشگاه و مردمی که در خیابانها به دست بسیجیها کتک خورده بودند نبود . آخه عوام فریبی تا چه حد یکی نبود به اون بسیجی مجروح بگه شما اونجا چه غلطی می کردید . چی ؟!؟ با باتوم مردم رو می زدید … عجب ناز شصتتون . مردم هم حتما باید شما رو فقط نگاه می کردند نه !!!!!!
این وبلاگ فقط به چه باید کرد می پردازه
کمک کنید تا هفکری کنیم. همه رده های میانی ستاد میرحسین رو گرفتند و به همه دستور دادن وبلاگهاشون رو پاک کنند (نگاه نو، وحید انلاین× سمیه توحیدلو× یک عدد کاوه….)
جاشون رو باید پر کرد
http://chebaayadkard.blogspot.com/
با سلام وتشکر از مقالات اخیرتان. جناب جامی تحریم کالاهایی که به نحوی به دولت مرتبط هستند بنظرتان چطور است؟ ضمنا من تصور میکنم جهت دهی این پتانسیل ایجاد شده مهمتر از ابطال انتخابات است. یعنی راست راستش احتمال اینکه رای احمدی نژآد بیشتر بوده باشد دور از تصور نیست چرا که برنده مناظرات او بود، حال ترفندهای پوپولیستی بکار گرفته و…بماند.باز هم تشکر ازشما و ضمنا جای شما در زمانه خالی است و زمانه گرمی سابق را ندارد. موفق باشید