سعید لیلاز مدیر و روزنامه نگار خوشفکری است اما نمی دانم چرا در سرمقاله ای که برای شرق (پنجشنبه ۱۲ خرداد) نوشته است به این اظهار نظر عجیب پرداخته که “پست ریاست جمهورى در ایران کمابیش مانند پست نخست وزیرى در فرانسه است و در بسیارى حوزه ها مانند مسائل قضایى، امنیتى، نظامى، انتظامى، سیاست خارجى و حتى فرهنگ دخالت یا اثربخشى ندارد.”
ظاهرا این دوست خوشفکر و عملگرا به آنچه از ریاست جمهوری در حاکمیت دوگانه فعلی باقی مانده نظر داشته است اما این نوع تعبیرات بسیار رهزن است و پوششی بر تناقضات قانون اساسی ایران. بر اساس نظر لیلاز، باید گفت آقای خامنه ای حکم رئیس جمهور مادام العمری را پیدا کرده که هر چهار سال برای انتخاب نخست وزیر او مردم پای صندوق های رای می روند و کسی را که عنوان ظاهری اش رئیس جمهوری و کار واقعی اش نخست وزیری است برمی گزینند تا ریاست دولت آقای خامنه ای را بر عهده بگیرد.
اما در این نوع صورت بندی، بسیاری از واقعیت های قانون اساسی ( و نیز واقعیت های هشت سال گذشته) جابجا می شود که لابد منظور نظر لیلاز نبوده است اما نتیجه طبیعی حرف اوست. رئیس جمهوری رئیس جمهوری است و نمی توان او را برای مصلحت اندیشی به نخست وزیری فروکاست. برای کسانی که در صحنه داخلی ایران فعال اند و فکر می کنند قانون اساسی ظرفیت های دموکراتیک معطل مانده ای دارد این حرف عقب نشینی به یک قانون اساسی نانوشته است که اگر چه ممکن است به کار وصله پینه کردن بعضی ناسازی های وضع موجود بیاید و بعضی چیزها را رفو کند اما در عمل تایید کردن دولت سایه است. کار درست در کوتاه مدت محدود کردن قدرت رهبر به مر ( بر وزن حر) قانون و برچیدن بساط دولت سایه است و بازگرداندن دولت و رئیس قوه مجریه به جایگاه قانونی اش (یعنی نشاندن رهبر بر سرجای قانونی خودش نه قربانی کردن رئیس جمهور منتخب مردم در پای دولت مخوف و کنترل ناپذیر سایه). نمی خواهم وارد این بحث ظریف قانونی هم بشوم که رئیس جمهور دو وجهه دارد: یکی ریاست قوه مجریه و دیگری ریاست جمهوری به عنوان شخص دوم مملکت و مجری قانون اساسی (چنانکه در مقابل، روسای قوه مقننه و قضائیه چنین شانی ندارند و فقط رئیس قوه اند). این نوع حرفها اگرچه از سر دلسوزی هم زده شده باشد سم قاتل است چون نظم تعریف شده قانونی را هم با وجود همه اشکالات و تناقضاتش نادیده می گیرد و به خیال میان بر زدن سر از بیراهه در می آورد. نظم را اگر بد هم باشد باید بر اساس قانون موجود تعریف کرد نه بر اساس قانون من-در-آوردی.
اگر درست بگوییم به دلیل حاکم نبودن قانون، قانون در ایران بازیچه افراد و جایگاه آنهاست. اگر هاشمی رفسنجانی رئیس جمهور باشد قرائت قانونی از مقام رئیس جمهوری حداکثر است و اگر بنی صدر باشد حداقل. قانون قانون است. اما دیده ایم که حتی شان مجلس هم وقتی با دولت سایه همراه نبود بازیچه شد. گره افزودن بر این گره های ظاهرا کور کار بخردانه ای نیست. گره گشودن هنر است. راه دور نروم به قول محمد علی نجفی در همین شماره روزنامه شرق: “بخشى از ضعف هاى هشت سال گذشته نه ناشى از فقدان قدرت حقوقى بلکه محصول کسر قدرت حقیقى دولت” است. نادیده گرفتن این واقعیت از کسانی مثل سعید لیلاز بعید است.
لغت «دولت سایه» بیشتر در جوامع دموکراتیک و برای دولتی به کار میرود که در حزب دور از قدرت تشکیل میشود تا پس از بدست آوردن قدرت، آمادگی کشورداری وجود داشته باشد. با این معیار دولتی که شما از آن نام میبرید دولت سایه نیست و دولت اصلی است. پنهان هم نیست که بگوییم در سایه است.
امین عزیز،
من از معنای دولت سایه که بویژه در همین بریتانیا برای دولت حزب مخالف به کار می رود بی خبر نیستم اما وقتی در مورد ایران حرف می زنم ناچار با همان اصطلاحات پذیرفته شده داخلی کار می کنم. اصولا هم با یکی گرفتن اصطلاحات این طرف آب با آنطرف موافق نیستم چنانکه در مورد نقد فرهاد پور از گنجی نیز ایرادم همین بود که راست و چپ مثلا همه جای دنیا یک معنا ندارد. به هر حال از دقت نظر تو ممنون.
این مشکل از ابتدای انقلاب وجود داشته، آن زمان مجاهدین خلق در بیانیه ای از خمینی خواسته بودند تا کاندیدای ریاست جمهوری شود، آن بیانیه به این معنا بود که د نظام ولایت فقیه رییس جمهور کاره ای نیست… یادم می آید یک روز علی افشاری حدود ۸ سال پیش تعریف می کرد که در شورای هماهنگی خط امامی ها از طرف تحکیم شرکت کرده بود، در آنجا گفته بود پیشنهاد بدهیم آقای خامنه ای رییس جمهور شود، بعد هم اصغرزاده به شوخی گفت مثل رجوی حرف می زنی!… ولی واقعیت همین است، به راستی اگر خامنه ای رییس جمهور می شد، می شد استیضاحش هم کرد!… در هر حال جایگاه رییس جمهور در کشور ما از نظر حقوقی مشکل دارد، و وابسته به شخص است، بسیاری از امور در کشورمان اینگونه است، کشورمان یک کشور زعیم سالار است…
Dear Edeitor salam
You blocked my computer !!!for no
reason,Did I leave any insult or even accusation???not at all only you have no tolorance, to have some opposed openion to your article,ans it is strange for me how could you critisize
larijani or goverment for censurring
while at least they are responsible for 60 millions but you only 60 or 600 or max, 6000 so what, but any way you are the owner of web and do what ever you think is good for you web. thank you