می فرمایند: اشکال کار ما این است که مثل آن انسانى هستیم که بر روى گنجى خوابیده است، از آن خبر ندارد و از آن بهره نمیبرد و از گرسنگى میمیرد. وضع ما اینجور است. به عقل وقتى مراجعه نمیکنیم، عقل را حَکم وقتى قرار نمیدهیم، عقل را تربیت وقتى نمیکنیم، زمام نفس را به دست عقل وقتى نمىسپریم، وضع ما همین است.
عرض می شود که: این حرفها چیست آقا؟ شما دارید کارنامه خودتان را با ما در میان می گذارید؟ من می دانم که شما به عقل مراجعه نمی کنید اما آن را به همه تسری ندهید.
من از شما می پرسم: شما چقدر در تقویت عقل کوشیده اید و چقدر در تعطیل عقل؟ این خرد است که روبروی مردم بایستید؟ این خرد است که مردمی را که به کارگزاران شما اعتماد کردند و رای دادند در رای شان دست ببرید؟ این خرد است که جهانی را با خود سر ستیز بیندازید؟ این خرد است که هزاران هزار ایرانی را از وطن ناامید و آواره کنید؟ اینها جزو سرمایه عقل آن کشور نبود و نیست؟
فرموده اید: در این جامعه هم باید عقل معیار باشد، ملاک باشد.باز می پرسم: این را برای ما می گویید یا خودتان را هم شامل آن می دانید؟ اگر بنا ست عقل ملاک باشد چرا شما گوش تان را به روی سخن اهل عقل بسته اید؟ وانگهی کجای نظام شما با عقل سر و کار دارد؟ زندان شما مبتنی بر عقل است یا قوه قضا و دادگاه شما؟ تبلیغات تان عقلانی است یا نظام آموزشی تان؟ اقتصادتان با عقل می چرخد یا سیاست داخلی تان؟
می فرمایید: اخلاق که نبود، بىاخلاقى وقتى حاکم شد، حرصها، هواى نفسها، جهالتها، دنیاطلبىها، بغضهاى شخصى، حسادتها، بخلها، سوءظن به یکدیگر وارد شد – وقتى این رذائل اخلاقى به میان آمد – زندگى سخت خواهد شد؛ فضا تنگ خواهد شد؛ قدرت تنفس سالم از انسان گرفته خواهد شد.
لطف کنید روشن کنید: آیا شما از حسادت و بخل و سوء ظن خالی هستید؟ شما که از بام تا شام به این و آن در داخل و همه کس در خارج گمان بد می برید در نفی سوء ظن سخن می گویید؟ از تقبیح بغض شخصی حرف می زنید. اطمینان دارید که تمام این ها که بازداشت کرده اید بدون بغض شخصی بوده است؟ آیا درست نیست که برای گرفتار کردن دهها اندیشمند و فعال سیاسی و مقام سابق و مخالف خود سالها ست مترصد فرصت هستید؟ همه به کنار ممکن است بفرمایید سعید حجاریان را چرا حبس کرده اید؟ حبس او چه فضیلتی را در نظام شما ثابت می کند؟
فرمایش کرده اید: بعد به دنبال آن تربیت قانونى است، انضباط قانونى.
فرموده اید: پیغمبر خود عامل بود؛ «آمن الرّسول بما انزل الیه من ربّه»،(۹) و مؤمنون هم دنبال سر پیغمبر. او عامل است، مردم هم به عمل او نگاه میکنند، راه را پیدا میکنند. و نقش بزرگان جامعه، نقش رهبران جامعه، نقش نخبگان جامعه این است. به حرف نباید اکتفا کنیم. در جمع شما بسیارى از مسئولین کشور هستید، هر کدامى میتوانید از لحاظ عمل، از لحاظ الگو شدن براى افرادى که به شما نگاه میکنند، یک اسوه باشید
.به عنوان کسی که حرفه اش رسانه است از شما می پرسم: آقا شما هم رسانه داشته اید. ممکن است بفرمایید علت عقب افتادن شما و رسانه های شما از بی بی سی و سی ان ان که هیچ، از الجزیره در بغل گوش تان در قطر چیست؟ فکر کرده اید چرا یک نفر از مسئولان و مدیران شما نمی تواند بالاتر از کیهان اداره کند؟ چرا نمی تواند از خروار پولی که خرج شبکه انگلیسی زبان تان می کنید چیز با ارزشی در آورد؟ بروید ببیند میزان نقل از پرس تی وی در دنیای خبر چقدر است و میزان نقل از الجزیره چقدر است. شما بزرگترین سیستم تبلیغی را در کشورتان راه انداخته اید چرا نتوانسته اید مردم تان را طوری تربیت کنید که این رسانه ها را به چیزی نگیرند؟ چرا مردم تان از صبح تا شام دنبال همین رسانه هایند که شما از آنها متنفرید؟ کو آن جاذبه شما و نظام شما و تربیت اخلاقی و عقلانی و قانونی شما؟
آقا شما از پس رسانه های خارجی بر نمی آیید بماند، اگر عقل و تدبیر داشتید رسانه های داخلی را دست کم تقویت می کردید. آنها را پایگاه دشمن نمی خواندید. آنها را جمع نمی کردید. اما تربیت قانونی و انضباط قانونی قاضیان شما تحت ارشاد و حمایت نهاناشکار شما همه را تعطیل موقت کرد. حالا انتظار دارید با این پل های شکسته با این رسانه های دهان بسته با آن خبرگزاریهای ورشکسته و دروغپردازتان مردم منتظر بنشینند ببینند کی صدا و سیمای شما می خواهد اگر به قول آیت الله سبحانی مصلحت بداند خبری را به آنها بدهد یا ندهد؟ شکست شما از رسانه های خارجی نیست. شکست شما از نوع تفکر شما ست که رسانه را دشمن خود می دانید. همانطور که زمانی عشق و جوانی کردن و پارتی و دست یار گرفتن جوانان برای تان دشمنانه جلوه می کرد. آن را نتوانستید مهار کنید این را هم نمی توانید. عقلی که کارگشایی نکند و مدام مردم را براند و گره بر گره بیفزاید هر چیزی هست جز عقل. قانونی که امنیت و آرامش و شادی و رضایت نیاورد قانون نیست. رسانه ای هم که آینه مردم نباشد و در نحمیق ایشان بکوشد و واقعیتها را برایشان وارونه سازد رسانه نیست. ممکن است پایگاه دشمن شما نباشد ولی به اصطبل اسبان شبیه تر خواهد بود.
فرموده اید: دشمنان دارند کار میکنند، آن وقت میگویند ما هیچ کارى نمیکنیم!
عرض می شود: خب دشمن که بیکار نمی نشیند. شما چه کار کرده اید؟ شما بر کدام زخم مردم مرهم گذاشته اید؟ چرا این نظام با عظمت شما از رسانه می ترسد؟ چرا از خبر وحشت دارد؟ چرا از آدم باهوش و از نویسنده و روزنامه نگار و از آدمی که تابع شما نباشد متنفر است؟ فکر کرده اید چرا زندانیان شما را آدمهای سرشناس و دانا و صاحب اثر و صاحب نفوذ تشکیل می دهند؟ فکر کرده اید چرا زندان رفتن در نظام شما دیگر کسی را بی اعتبار نمی کند اما قاضی و قاضی القضات را بی اعتبار می کند؟ یا می خواهید بکنید و کسی نگوید و خبرش را ندهد؟
فرمایش فرموده اید: اشتباه است اگر کسى خیال کند که یک گروه معدود، آن هم در تهران، فرض بفرمائید به ظرف زبالهى شهردارى تعرض میکند – زورش به او میرسد – یا فرض کنید به اموال مردم – به موتورسیکلتشان، به ماشینشان، به بانکشان، به دکانشان – تعرض میکند، این مردمند؛ نه، مردم نیستند.
باید بگویم اینجا را درست گفته اید! نه. اینها مردم نیستند. اینها نامردمانی هستند که برای شما کار می کنند. مردم زورشان به همان ظرف زباله شهرداری می رسد که مال دولت شما ست. اما این اوباش شما هستند که به اموال مردم دست درازی می کنند. و شما این را می دانید. اگر نمی دانید وای بر شما. اگر هم می دانید وای بر شما. از این مسئولانی که از آنها می خواهید اسوه باشند و مظهر عقل و قانون باشند کسی نیامده به شما بگوید؟ کسی نیامده بگوید چگونه جان و مال و حیثیت مردم از نظر اوباش شما هیچ است؟ اما می دانید. و چون می دانید از شما کسی موعظه نمی پذیرد. شما باید پاسخگوی درشتی ها و بی رسمی های ماموران و افسران خود باشید.
به شما بگویم: آقا! این بلندگوی استکبار که می گویید همین فیس بوک و وبلاگ و توئیتر است؟ همین فیلمهای موبایلی و خودمانی است که مردم کوی و برزن با به خطر انداختن جان خود در برابر ماموران و چماقداران شما می گیرند؟ شما فکر می کنید اگر مردم نباشند، اگر هزاران نفری که برای آزادی ایران از دست شما در تمام صحنه های ممکن امروزه می نویسند و منتشر می کنند و اقدام می کنند، این بلندگوها از خودشان می توانند چیزی در آورند؟ شما فکر کرده اید بلندگوهای استکباری هم مثل صدا و سیمای شما یند؟
بعد می گویید مردم با نفرت نگاه می کنند. واقعا که جهان تان وارونه است. مردم به چه کسی با نفرت نگاه می کنند؟ من صدها مورد خلاف اش را می توانم شاهد بیاورم که مردم به ماموران و اوباش شما با نفرت نگاه می کنند. می گویید نه بین این ماموران کم هوش تان چهار نفر باهوش تر پیدا کنید و بفرستید گزارش درست برایتان بیاورند. اما شما می دانید. شما می دانید. و این که می دانید و انکار می کنید سیاستی است معاویه وار که نه خود شما بلکه تمام کارگزاران تان از همان پیروی می کنند. می کشند می گویند نکشته ایم. حقایق را دستکاری می کنند. ما به این رای می دهیم آنها آن یکی را از صندوق بیرون می آورند. نظام تحت رهبری شما بر پایه انکار حقیقت، بر پایه وارونه سازی حقیقت استوار است.
شما گفته اید: هر کسى امروز جامعه را به سمت اغتشاش و ناامنى سوق بدهد، از نظر عامهى ملت ایران انسان منفورى است؛ هر که میخواهد باشد
من می گویم: چه کسی جامعه را به سمت اغتشاش سوق داد؟ آنها که رای دادند یا آنها که به رای مردم خیانت کردند؟ آنها که به شما اعتماد کردند یا کارکزاران تان که برای خدمت به شما به مردم پشت کردند؟ مردمی که در سکوت راهپیمایی می کردند یا چماقداران شما که بر سر و روی آنها می کوبیدند؟ من هم معتقدم که از نظر عامه مردم ایران آنکه ایران را ویران می خواهد و در مقابل مردم می ایستد و و فرصتهای بزرگ آزاد زیستتن را از مردم ما می گیرد منفور است.
باز می گویم: شما برای رضای خدا سعیدحجاریان را گرفتید؟ برای رضای خدا مردان مبارز و کهنسال را در سلول انفرادی نگه می دارید؟ برای رضای خدا قتل نفس را اجازه دادید؟ ندا و سهراب قربانی شما برای به دست آوردن رضای خدا بود؟
Dear Mehdi,
Salaam,
What an excellent piece of work….
I was so amazing and amusing to read the post….
Best,
A…
گمان می کردم شاید قرار باشد حرف های منطقی و درست و حسابی بخوانم . وقتی عصبی هستید ننویسید. این داد و بیداد ها بیشتر بر حقانیت مورد افزود. و چند سوال: چه تناقضی بین فقه و حکومت هست؟ چرا ادعا می کنین تقلب شده؟ به کدام استناد رهبر را می کوبید؟ البته دوست من بنده هم خوب می فهمم پشت ماجرای حمله به رهبری دارین سعی می کنین انقلاب مخملی رو جلو ببرید.
——————————-
البته شرایطی که آقا برای خودش و همه درست کرده عصبی کننده است. ولی به نظرم او ست که عصبی است. چون نقشه اش نگرفته و مشکلات اش بیشتر شده است. اگر عصبی نبود به نخبگان خودش بد و بیراه نمی گفت. بهتر است به همین انقلاب مخملین تن بدهد وگرنه ممکن است غیرمخملین اش را محبور شود بپذیرد. – سیب
چرا نمی تواند از خروار پولی که خرج شبکه انگلیسی زبان تان می کنید چیز با ارزشی در آورد؟ بروید ببیند میزان نقل از پرس تی وی در دنیای خبر چقدر است و میزان نقل از الجزیره چقدر است. شما بزرگترین سیستم تبلیغی را در کشورتان راه انداخته اید چرا نتوانسته اید مردم تان را طوری تربیت کنید که این رسانه ها را به چیزی نگیرند؟ چرا مردم تان از صبح تا شام دنبال همین رسانه هایند که شما از آنها متنفرید؟ کو آن جاذبه شما و نظام شما و تربیت اخلاقی و عقلانی و قانونی شما؟
به پرس تی وی اشاره کردید. بگذارید پاسخ این بخش را هم من بدهم. اینها را از نزدیک میشناسم. رییس پرس تی وی در لندن آقای خیرالدین رفیق گرمابه و گلستان آقای ضرغامی و حسین شریعتمداری است که از این دو نفر خاطرات زیادی در سونای صدا و سیما و جلسات خصوصی شان دارد. خیرالدین که نه خیری از او کسی دیده است و نه دین دارد یکی از کم سواد ترین و بی تربیت ترین و عقب مانده ترین انسانهایی است که ممکن است در عمر خود ببینید. تا به امروز پس از دو سال کار این شبکه در لندن هر چه ادم حرفه ای در آنجا استخدام شده پس از چند ماه فرار را بر قرار ترجیح داده و فقط علاقه زیادی به دعوت آدمهای کم سواد و عقب مانده مانند خودشان به این شبکه دارند. میهمان هایشان هم از بین افراطیها و یک تعداد آدمهای خاص دست چین شده اند. این اواخر هم شماری از قسم خوردگان سیستم های اطلاعاتی انگلستان را هم رسما استخدام کرده اند تا به قول خودشان اینجا و آنجا برایشان لابی کنند. قصه اش طولانی است و از حوصله خوانندگان خارج………اما بد نیست کم کم اینها هم ماهیتشان برای مردم بینوای ایران رو شود.
salam
ba ejaze link e shoma ra dar balatarin gozashtam.
سلام
میدونید تفاوت خامنه ای ومصباح برای من چی بود؟(هرچند که شباهت های زیادی دارن)
هردوشون” به هر قیمتی رئیس بودن” رو دارن
ولی
– خامنه ای عاشق محبوبیت عامه (یکی از دلایل زیاد تلویزیون اومدنش همینه)
-مصباح نه مرده مرید پروری وجان فدایی خاص.
بچه گانه بود این فکر که به خامنه ای باید گوشزد کرد که “آقا” داری محبوبیتت رو از دست می دی ؟جمع وجور کن .
نمی دونم هدف چیه نقده یا عزل؟
هر چی که هست فکر بعد شو باید کرد .مردم مذهبی اند وروحیه رهرویی شون رو به این زودی از دست نمی دن .همین حالا هم به میر حسین نمی گن رئس جمهور.(ممکنه بعضی ها بگن اون روی قضیه قبول نداشتن ا.ن هست) میگن
تو رهبری جنبش رو قبول کن.
متاسفانه هیچ کسی رو نمی بینم که به عنوان رهبر بتونه باشه . هرج ومرج بعد از خامنه ای خیلی بد وخطرناک تر از وضعیت حالاست.
زودتر باید فکر اساسی (مثل جمع و اتحاد چند نفر از بزرگان) کرد وبعد حمله کرد.
وباید به مردم اعلام بشه.
هنوز خیلی از مردم مذهبی هستن .کسایی که عمری رو نماز خوندن واعتبار (درست یا غلط) کسب کردن نمی تونن رهبری که مذهب جزء برنامه هاش نباشه قبول کنن(در ثانی نیروی مذهب خیلی زیاده.)
باید یک اجماع صلح آمیز بو جود بیاد بعد .
حالا جای این خالیه.
خب خامنه ای رفت بعد؟
نه میر حسین نه رفسنجانی (به خاطر شایعه هایی در مورد اموال وخانوادش)
نه کروبی.
ونه منتظری هیچ کدوم به تنهایی نمی تونن.
(یک خبر خیلی بد دیشب بود یا پریشب از منتظری راجع به کروبی شنیدم در مورد کشتار ۷۶ هرچی که بود خیلی خیلی بد بود.) اینها ضعفه.
احمقانه هست .این فقط یک حسه (که البته شدیده ) تا حالا حرفهای رضایی رو کامل کسی شنیده یا اون کامل حرف زده؟
هیچ نظری ندارم گفتم یک حسه.شاید اون راه حل خوبی داشته باشه.
کاش شما (نمی دونم ) تحلیلکی می کردید.
اگه دلیل محکمی برای ندیدن ونشنیدن رضایی داری از کنارش رد شو و گرنه نگاهیش کن ببین چیه؟
درست گفته اند که حق نه دادنی است نه گرفتنی، از نظر اینان حق خوردنی است! و لابد مزه خوبی هم دارد. که هی میخورند و سیر نمیشوند…
بیچاره ما مردم.. دنیا تمام میشود و ما هنوز به دنبال اثبات حقوق اولیه خود، به آخر میرسیم. دریغ از حتی یک روز که نفس کشیده باشیم زندگی را از ریه های انسانی آزاد در گوشه خاکی که متعلق به آنیم.. حقی که خدایمان به ما داد وقتی آفرید.. و اینان غصب کردند از ما با بهانه کردن خدا..
حرفهای خامنه ای مصداق فرافکنی یا نعل وارونه یا کل اگر طبیب بودی یا…خوب است اصطلاح و ضرب المثل کم نداریم!
http://elections.7rooz.com/link/1331/
آقای جامی این لینک رو ببینین؛ اگه حکومت بخواد این خبر رو نفی کنه الان موقعشه؛ که البته اگه این اتفاق بیافته بی شک جنبش ضربه سختی می خوره؛ ولی اگر حکومت خبر رو نفی نکرد بدونین که قضاوتتون اشتباه بوده و چقدر قضاوت اشتباه می تونه خطرناک باشه گاهی… نه با آبرو، که با جان آدمها بازی کنه… هر دو طرف این قضیه همچنان وحشتناکه
————————
این همان موضوع کنگره است. مک کاتر دارد به ترانه موسوی اشاره می کند. این موضوع چه اهمیتی دارد؟ اگر قرار باشد هر دروغی را صرفا به خاطر اینکه توسط افراد رده بالا گفته شده بپذیریم چرا اصلا وارد دعوا شدیم؟ خب آقای خامنه ای و جنتی هم فرمودند انتخابات پاک و سالم بود. چرا قبول نکردید؟ برای اینکه شواهد شما با حرف آنها نمی خواند. – سیب
جامی عزیز!
ظاهرا به کار گیری هر نوع منطقی کاری عبث است. مقام عالی نظام با عقبه ی مصباحیون شمشیر از رو بسته اند و دیگر نه میشنوند نه میبینند و مصداق آیه ی معروف قران شده اند! دوست عزیز ارزش منطق و گفتگو با تمامیتخواهان کینه جو که هر دم بر نفرت خویش می افزایند تنها برای دلخوشی خویش و یا غبار روبی از حقیقت لوث شده برای عوام است.
اوضاع به طرز غریبی غیرقابل پیش بینی است. شاید یک سناریوی ضربتی برای قلع و قمع رفسنجانی و روحانیون مخالف جناح مصباحیون در دست تهیه و اجرا باشد: شبیه حصر دفعتی آیت الله منتظری.
البته اوضاع وخیم خواهد شد، اما نباید یادمان برود که کسیکه هیچ ندارد هیچ هم از دست نمیدهد. به نظر میرسد مقام عالی نظام خود را برای کشته شدن یا کشتن تمام مخالفین آماده کرده است. مگر اینکه حادثه غیرقابل انتظاری … رخ دهد
—————————
من هنوز ناامید نیستم. هم از اینکه خامنه ای به هوش آید و هم اینکه دست کم هواداران اش کمی با منطق با حرف او روبرو شوند. بعلاوه مسلح کردن دوستان هم به منطق نقض این مردمفریبی ها اهمیت دارد. – سیب
بابا غافلید شما.مگه نمی دونید؟ایشون آیت الله،یعنی نشانه ی خدا هستند! بقیه مردم هم حتما مظاهر شیطان.وقتی از بیست کیلومتری سجده کنند و دست ببوسند و پا. خب من هم باشم امرمشتبه می شود بهم که بله آقا مشروعیتش الهی است،اصلا آسمان باز شده و این یک نفر را برای هدایت ما فرستاده .آقا اینها ملت راشنبه ۳۰ خرداد با باتوم می زدند و می گفتند اشکِ آقا را درآوردید تا وقتی اینها هستند … تا وقتی قرار باشد هی بُت درست کنیم و بپرستیم.. تا وقتی با این اسلام قلابی که میخواهد به زور خدا را برای مردم جسمیت ببخشد تا وقتی تک تک مردم یاد نگیرند(اول خودم) هر چه می شنوند راجع بهش فکر کنند و حرف هیچکس را هرچند عالم و دانا،دربست قبول نکنند،امثال اینها رشد می کنند…اصولا ما هم که بدمان نمی آید عقل را تعطیل کنیم و یک نفر یک نسخه ای بپیچد و ما دنبالش راه بیافتیم.
سیبِ عزیز!
ممنون که حوصله کردی و این نقد را نگاشتی!
خوب میدانم که خواندنِ این وارونهگوییها و سپس نقدِ این رذالتهایی که در قالبِ واژگان درآمده چقدر بر جان و روحِ آدمی دشوار میآید!
چنین کاری برایِ خودش مجاهدتی ست بس بزرگ!
معتقدم که بهترین راه برای تضعیف تدریجی سیطرهی نظام ولایی آن است که آزادیخواهان به کوی و برزن بروند و نظریهی ولایت مطلقه فقیه را آنطور که هست و آن طور که آقای خمینی در سال ۶۶ در نامه معروفش توصیف کرد برای خلایق تشریح کنند. بی هیچ زایده و تخفیف یا تعبیر و تحلیلی. فقط اصل قصیه را توضیح بدهیم. عامی ترین و دیندارترین خلق اگر بداند ولایت مطلقه یعنی چه و جوابگو نبودن به هیچ موجود دو پایی یعنی چه زشتی و فساد آن را درک خواهند کرد و خواهند فهمید که این نظریه و هر نظام سیاسی که بر پایه آن شکل گیرد تا چه حد مستبدانه و طاغوتی است. کاش همه روشنفکران مدت چهار پنج سال داوطلب آموزش ولایت مطلقه فقیه در شهرهای دور افتاده میشدند.
————————–
برادر شما خیلی به استواری این نظام ولایی عقیده دارید که چهار پنج سال کار پیشنهاد می کنید. ما هم در سی سال پیش دنبال ده سال کار چریکی بودیم. ولی نظام های استبدادی پوسیده تر از آن اند که فکر می کنیم. کافی است دیگر به آن باور نکنیم. فرو می ریزد. – سیب
با سلام
من در مورد سخنان اخیر اقای خامنه ای فکر میکنم دقیقترین پاسخ همان سخن علی (ع) است که : کلمه الحق یراد بها الباطل.
عمده سخنان ایشان کاملا درست میباشد. یعنی اگر این سخنان را اگر برای کسی بیان کنید همه آنها را تایید میکند . بعد اگر بگویید انها را خامنه ای گفته است سریع رد خواهد کرد.
نکته اصلی این است ایشان در تعیین مصداق اشتباه میکنند.
مثلا اینکه امروز اگر روز آزمایش است سخن بحقی است. اما مصداق آن همه هستند و خود ایشان نیز.
—————————–
ایشان سیاستها و سخنانش همه مصداق همین است که شما بدرستی اشاره کرده اید: کلمه حقی که مراد و مصداق آن باطل است. – سیب