در فضای قطبی شده کنونی موقعیت رفسنجانی از آن بابت اهمیت پیدا کرده است که او نه جزو دسته کودتاچی است و نه جزو دسته برگ خورده و ناکام و حیران و مغبون. او هم در سراچه قدرت جایی مطمئن دارد و هم در میان مردم و هواداران موسوی از اعتبار برخوردار شده است. اینکه چرا رفسنجانی دارای چنین مقامی است در واقع ناشی از این است که ساخت قدرت در نظام جمهوری بعد از آیت الله خمینی میان خامنه ای و رفسنجانی شکل گرفته است. به هم زدن این ساخت که مطلوب احمدی نژادیست ها و آخرالزمانی های حاکم است به هیچ وجه کار آسانی نیست چون دوپارگی گروه نخبگان را به طور ترمیم ناپذیری افزایش می دهد. به زبان دیگر، نظام را روبروی خودش قرار می دهد.
در تحلیل دو-پایه از ساخت قدرت در ایران اسلامی عمدا و برای ساده سازی مدل خود نقش مردم به معنای عام یا گروههای رقیب و مخالف در خارج از حاکمیت به طور خاص را نادیده می گیریم تا بتوانیم روشن کنیم آینده این دو-پایگی چه خواهد بود. اما در عمل نقشه راه و شیوه بازی در صحنه با لحاظ همه عوامل، پیچیده تر خواهد بود.
بر اساس تحلیل دو-پایه امکان کنار گذاشتن رفسنجانی وجود ندارد مگر اینکه آخرالزمانی ها بخواهند دست به یک تسویه خونین و بزرگ بزنند. آنها بی گمان به این موضوع علاقه مندند اما امکان اجرای آن را به دلیل ریسک بالا ندارند. این در ترجمه عمل سیاسی می شود: فضا را تیره کن و قدرت نمایی را به طور اغراق آمیزی دنبال کن اما با رفسنجانی به طور عملی درنیفت. تیره سازی فضا بر ضد او به این دلیل ساده انجام می شود که فضای مانور او را محدود کند و از عزم حریف برای مقابله به او خبر دهد و رفسنجانی را در گوشه رینگ بیندازد بدون اینکه بخواهد یا توان این را داشته باشد که با ناک اوت کار را تمام کند. رفسنجانی با دانستن این موضوع طبعا باید سعی کند نشان دهد که جا نزده است و گرچه ضربه های سختی خورده اما توان مقابله اش هنوز به طور خطرآفرینی فعال و سرحال است. با این تحلیل امکان اینکه رفسنجانی به طرف اردوی مقابل برود عملا باطل است. او با روش خاص خود تلاش خواهد کرد فضا را برای مانور بیشتر باز کند. همین که او دوباره به منبر جمعه باز می گردد خود نشان دهنده آن است که او در وضع فعلی دست بالا را دارد و بر خلاف تبلیغ حریفان اش زمین نخورده است. رفسنجانی می تواند از موقعیت روز جمعه استفاده کند و بار دیگر نشان دهد که فضا یک قطبی نیست و آخرالزمانی ها نیستند که همه چیز را تعیین می کنند. برای او و همه ملت موسوی هم این نکته اهمیت دارد که فضا یک قطبی نشود.
طبعا حریفان رفسنجانی بر اساس سنت همیشگی خود و با استفاده از برتری رسانه ای شان خواهند کوشید تا از فردای جمعه به بعد رفسنجانی را که یک گام جلوتر آمده است به عقب برانند و فضا را یک قطبی نشان دهند. اما حاصل کار نه غلبه مطلوب آنها که کشاکش فرسایشی است. زیرا نه آنها قادرند که بازی را تمام کنند و نه این طرف با تمام محدودیتها و بازداشتها و پرونده سازی ها می تواند حرف خود را به کرسی بنشاند.
رفسنجانی در عین حال این برتری را دارد که گرایش مردم به موسوی او را نیز به دلایل مختلف از جمله انتقاد بی پرده اش ار احمدی نژاد به چهره ای مثبت و حتی محبوب تبدیل کرده است. رفسنجانی در واقع بازی چهار سال پیش احمدی نژاد را به خود او بر می گرداند. در آن زمان او از خراب شدن چهره رفسنجانی به سود خود بهره برداری کرد. حال وضع طوری است که آنقدر چهره احمدی نژاد خراب شده که هر کس در مقابل او قرار بگیرد محبوب می شود. طبعا رفسنجانی این تپه استراتژیک را از دست نخواهد داد و حرفی نخواهد زد که بر اساس آن بتوان او را در کنار احمدی نژاد نشاند. او دلایل شخصی کافی هم دارد که در کنار رئیس جمهور متقلب قرار نگیرد. کمترین اش پرده دری ها و بی حرمتی های او ست. بعلاوه رفسنجانی از ماهها پیش در نقش منتقد ارشد احمدی نژاد ظاهر شده است و این موضع را هم به لحاظ سابقه کار و هم به دلیل رتبه سیاسی خود به عنوان یکی از دو پایه نظام رها نخواهد کرد.
بنابرین رفسنجانی در روز جمعه روبروی رهبر نخواهد ایستاد اما موضع خود را به عنوان یکی از دو پایه نظام تثبیت خواهد کرد. طبیعی است که چون نظام قانونا یک رهبر دارد طرفداران رهبر می توانند با این پایه دوم که به صورت عرفی پذیرفته شده مقابله کنند. اما هنر رفسنجانی این بوده است که در طول بیست سال گذشته همواره این نقش عرفی را به خوبی مدیریت کرده و حفظ کرده است. دلیلی وجود ندارد که فکر کنیم او در موقع ضعف یا کناره گیری است. بر عکس او اکنون در قوی ترین موقعیت خود در سالهای پس از ریاست جمهوری اش قرار دارد و حریف به دلیل از دست دادن افکار عمومی در ایران و جهان در ضعیف ترین موقعیت است. رفسنجانی ممکن است حریف را کمی دستگیری کند تا بتواند در مقابل برای جبهه خودی امتیازی بگیرد. میزان این امتیاز بستگی به این دارد که او چقدر با دست پر بازی کند. اما آزادی دستگیرشدگان از مردم و نخبگان و دلجویی از خانواده های قربانیان کف آن است و رفتن به سوی ابطال انتخابات یا عدم کفایت احمدی نژاد سقف آن.
اما آنچه تا اینجا گفتم از نگاه تحلیل دو-پایه بود. از نگاهی دیگر، رفسنجانی در میان دره عظیم جدا افتادن مردم از دولت و رهبری قرار گرفته است. دو سوی این بازی سر آشتی و کوتاه امدن ندارند. رفسنجانی باید حرکت خود را چنان با ظرافت همراه کند که در سوی دشمن دیده نشود اما از نگاه آخرالزمانی ها به کروبی و موسوی هم تبدیل نشود. این البته قولی است که جملگی بر آن اند. گوی سبقت در میدان رفسنجانی است. اینکه او از این گوی و میدان چگونه استفاده خواهد کرد سرنوشت او و سرنوشت نظام دو-پایه را مشخص خواهد کرد. پس جمعه روز مهمی است.
غلامحسین محسنى اژه اى، وزیر اطلاعات ایران نیز در گفت و گو با خبرگزارى فارس هشدار داده است: «ملت فهیم ایران باید هوشیار باشند تا نماز جمعه به عرصه بروز صحنه هاى نامطلوب تبدیل نشود.»
در آستانه نماز جمعه تهران، محمود احمدى نژاد همراه با هیئت دولت خود به مشهد سفر کرده است و در این مراسم شرکت نخواهد کرد.
اکبر هاشمى رفسنجانى از مخالفان اصلى محمود احمدى نژاد در نظام جمهورى اسلامى به شمار مى رود و رییس دولت نهم نیز بارها وى و خانواده اش را به کارشکنى در امور دولت و فساد مالى متهم کرده است.
آیت الله على خامنه اى، رهبر ایران، در نماز جمعه ۲۹ خرداد که به دنبال ناآرامى هاى پس از انتخابات صورت گرفت، از سیاست هاى آقاى احمدى نژاد حمایت کرد و گفت که در مقایسه با آقاى هاشمى رفسنجانى، دیدگاه هاى رییس جمهور به او نزدیک تر است.
مهدی جان وقتی میگی هاشمی به خاطر رودررو قرارگرفتن با احمدینژاد حتی محبوب شده. یا اینکه میگی طرف مقابلش به دلیل از دست دادن افکارعمومی در ضعفه و رفسنجانی بالادست را داره فراموش نکن که این گزاره ها برداشت ما از فضایی است که وبلاگستان و دنیای مجازی ترسیم میکنند. متاسفانه ما هنوز هیج درکی از این که میزان محبوبیت و مقبولیت آدمها در کل جامعه چقدر عوض شده نداریم.
——————————
برای تست زدن فقط باید تا فردا صبر کرد. ولی منابعی که من استفاده می کنم انحصار به وبلاگستان ندارد. – سیب
اکبر هر زمان که منافعش به خطر افتاده با حرکتی به بازی برگشته است. وقتی فکر کرد که آمدن ناطق به ضررش خواهد بود، با کمک به جریان تحولخواهی مردم، باعث به وجود آمدن دوم خرداد و روی کار آمدن خاتمی شد.
هنگامی که اصلاحطلبان موقعیتش را به خطر انداختند، با حمایت از جریان سرکوب، به تعطیلی روزنامهها و از بین رفتن جریان تقریبن آزاد اطلاعرسانی، کمک کرد و اصلاحطلبان را از دور خارج کرد.
اکبر نشان داده که هم با مهرهی سیاه بازی میکند، هم مهرهی سفید. وقتی با مهرهی خاتمی، سیدعلی و کاندیدای مطبوعش را کیش میکند و زمانی با مهرهی سیدعلی، اصلاحطلبان را مات میکند.
اما مسئلهی مهم در این برهه، این است که به نظر نمیرسد بازیای به جا مانده باشد. عتاب و خطاب سیدعلی در نماز جمعهی بعد از انتخابات که به نحوه طعنهآمیزی در نوبت اکبر بیان شد، پایان بازی شطرنج بود. در وضعیت فعلی، اکبر برای بازی، مهرهای ندارد. و نکتهی نگرانکننده به نظرم دقیقن همین است که فکر کنیم، اکبر فقط شطرنجباز خبرهای است و سررشتهای از باقی بازیها ندارد. در این شکل، اکبر، از مقام بازیچرخان و مهرهچین و شطرنجباز، خود تبدیل به مهرهای میشود در بازیای بینام. و این شاید پایان کار افسانهی سیاستمدار کهنهکار و زیرکی باشد که سی سال، پیوسته، و با موافقیت، خود و تبارش را از بحرانها عبور داد.
——————–
به نظر من موضوع اصلا فردی نیست و نباید مساله را در حد قابلیت های فردی تحلیل کرد. – سیب
اتفاقی که فردا می افته وحرفهای رفسنجانی می زنه یا معجزه است ویا فریب بزرگ.
در هر صورت تغییراتی ایجاد می شه.یک نیروی عظیم. که بهتر ه در جهت تخریب نباشه.
(دارو دسته احمدی نژاد یا عقب نشینی(!) کردند ویا در حال فربیکاریند.
.ترسیدن به شدت . اتفاقات فقط اینها نیست که به گوش ما می رسه.تهدیدات بزرگتری صورت گرفته.
امید وارم اونقدر عاقل باشن که عقب نشینی کنند..ولی بعیده.)
با سلام
نمیدانم چرا دوست دارم فکر کنم که این بار آقای هاشمی با یک “راه حل” می آید و نه برای منافع خود و خانواده اش. منظورم یک راه حلی ملی است نه فردی.
او باید با یک راه حل برد-برد-برد-برد بیاید که در آن ملت-خامنه ای -احمدی نژاد-موسوی برنده باشند. پازل جالبی است. اما برایش راه حل هست.
آرزو بر این ملت رنجدیده عیب نیست.
نگاه جالب و متفاوتی بود. من هم فکر میکنم الان هاشمی دست بالا رو داره. این رو بیشتر از رفتار به قول شما آخرالزمانی ها فهمیدم و این که در این مدت چه قدر از پاچهش آویزون شدن برای گرفتن بیانیهای در تایید انتخابات.
البته اگر دست پایین رو هم داشت به هر حال این شبهکودتا رو تایید نمیکرد مطمئنا.
و در مورد افزایش نسبی محبوبیت هاشمی هم فکر میکنم نه به خاطر منفور بودن احمدینژاد بلکه بیشتر به خاطر اینه که در خلال جریانات این ۴سال و انتخابات و مسایل بعدی، خیلی از واقعیتهای سیاست ایران برای مردم روشن شد از جمله این که کدام سیاستها و تفکرها متعلق به کدام افراد هستن.
×××
حامد در کامنتش گفته هاشمی از سرکوب و توقیف روزنامههای اصلاح طلب حمایت کرده که این ادعا درست نیست. اتفاقا یکی از روزنامه های توقیفی روزنامه زن متعلق به فائزه هاشمی بود.
Hello Mr. Jami,
I found this analysis to be a most insightful one especially in an environment where the neo-con mainstream media and even leftist progressive blogs are unable to comprehend the situation.
I did my best to offer a translation of your article on my blog:
http://www.sidewalklyrics.com/?p=915
I apologize for any shortcomings, I’m not a professional translator
And thanks again for a great piece
————————-
سپاسگزارم دوست عزیز. متن ترجمه را هم دیدم و به اندازه کافی رسانا هست. مهم انتقال ایده اصلی است که شما بخوبی انجام داده اید. در باره مدل سه-پایه هم کامنت شما را دیدم. توجه دارید که من خواسته ام اهمیت رفسنجانی را نشان دهم و ناچار مدل را بر اساس همان تعریف کرده ام. – سیب
یک توضیح کوچک برای دوستمان دربارهی توقیف روزنامهی زن:
خود فائزه یکبار به طور رسمی گفت که پدرش از فعالیت روزنامهنگاریش راضی نبوده است.
نکتهی دیگر اینکه منظور از سرکوب جریان اطلاعرسانی به تعطیلی فلهای مطبوعات در اردیبهشت سال ۱۳۷۹ و سخنرانی رهبری است که روزنامهها ابتدا پایگاه دشمن خطاب شدند و بعد توسط مرتضوی توقیف شدند و هرگز دیگر به وضعیت سابق برنگشتند. و همهی اینها متعاقب حملهی همه جانبهی مطبوعات- به خصوص صبح امروز- بود به اکبر در زمستان ۱۳۷۸، قبل از انتخابات مجلس ششم.
حالا فکر می کنی احمدی نژاد با کشته ها می خواد چکار کنه ؟
برای ترمیم شکنجه ها چقدر می خواد تاخیر کنه؟
قرار مرده ها احمدی نژاد رو بکشن پایین؟
احمدی نژاد یک مسیح احتیاج داره .مسیح زنده هم گفته که من با شیطان کاری ندارم.
سلام.
حق با شماست جناب جامی. جمعه روز مهمی هست و در اینکه موضع رفسنجانی میتونه تا حدودی روشن بشه خیلی مهم میتونه باشه، البته اگر جناب رفسنجانی بخواهد تا حدودی پردههای مصلحت رو کنار بگذاره. اما بنظرم واقعیت این هست که اگر در هر صورت بر سرمنافع ملت معامله این وسط بین رفسنجانی و جبهه مقابلش انجام بشه، مسلماً بازندهای جز ایشون نخواهد بود.