۲ ایشان گفته است که دو پست در دست جامی بود و اضافه کرده است که زمانه چارت سازمانی دارد که در ابتدای تشکیل آن درست شده است. هر دو گزاره نادرست است. زمانه به دلیل نوپا بودن فاقد چارت سازمانی بوده است و اگر اینطور بود نباید در طول نیمه اول سال ۲۰۰۸ تیمی مامور می شد که برای تهیه چارت اقدام کند. وانگهی این چارت به بورد زمانه پیشنهاد شد اما به دلیل مشکلاتی که در ساختار سازمان ایجاد می کرد تصویب نشد. بنابرین زمانه هنوز هم چارت ندارد. حتی در طرح تجدید ساختار زمانه هم چارت تازه ای دیده نشده و دست کم اعلام نشده است حتی به من. با این توضیح اینکه کسی بگوید دو پست در دست مدیر بوده است از نظر قانونی نادرست است. حتی اگر هم این جمله را اینطور بفهمیم که دو حیطه کاری مدیر به دو پست تحویل شده روش بورد برای جداسازی این دو حیطه کارشناسی نشده بوده و روش ابلاغ آن دستوری بوده است بدون کمترین گفتگو با مدیر.
۳ ایشان گفته است که مدیر به کارهای پرسنلی و مالی و لجستیکی نمی رسیده است. از نظر قانونی قاعدتا بورد محترم باید از مدیر می خواست حیطه ادیتوریال را رها کند و به کاری که بورد به عنوان مدیر از او انتظار دارد برسد نه بالعکس. ضمنا اینکه ایشان می گوید تصمیم گرفته اند این دو حیطه را به عنوان دو شغل از هم جدا کنند خود نشان می دهد که این دو هرگز از هم جدا نشده بوده در حالی که اگر چارت ادعایی ایشان وجود می داشت نیازی به جداسازی و تصمیم برای آن نبود.
۴ اقای ولیان پور گفته است که بورد مسئولیت دارد که بر خطوط و استراتژی کلی بنیاد نظارت کند. باید از ایشان پرسیده می شد که آیا آنها اطمینان دارند که تحولات اخیر به حفظ خطوط و استراتژی زمانه می انجامد؟ و خوب بود از ایشان پرسیده می شد که اطلاع دارند که این خطوط چیست که تغییر نخواهد کرد؟ و نیز اینکه وقتی دهها روزنامه نگارزمانه با تصمیمات آنها مخالفت کردند و شماری این رادیو را ترک کردند چه تضمینی هست که آن خطوط ادامه یابد و تغییر نیابد؟
۷ ایشان در باره مدیر موقت می گوید «
قرار نیست ایشان در محتوا دخالت کند.» اما اینکه مدیر موقت به روزنامه نگاران بگوید یا ساکت باشید یا بروید چه معنا دارد جز تعیین تکلیف برای روزنامه نگاران و ایجاد فضایی که آنها برای نوشتن و گفتن آزاد نباشند؟ خود بورد هم که شان ادیتوریال ندارد دو بار دستور داده است مطالب مربوط به تحولات اخیر حذف شود. ولی متاسفانه این مصاحبه در باره این مسائل ساکت است.۸ فرموده اند که: «
در دو ماه آینده، یک سرپرست شورای دبیران یا همان مسئول ادیتوریال در یک روند کاملاً دموکراتیک به طوری که همه کارکنان و همه همکاران رادیو زمانه در آن مشارکت داشته باشند، استخدام (می) کنیم.» آیا روندهای دموکراتیک نباید از آغاز این تحولات وجود می داشته و اعمال می شده است؟ آیا می توان امیدی داشت که وقتی بوردی به دهها روزنامه نگار و خواسته آنها به طور کاملا غیردموکراتیک بی اعتنایی می کند از یک زمانی به بعد بتواند دموکراتیک رفتار کند؟ اگر روزنامه نگاران زمانه با ادیتور بعدی توافق نکردند بورد چه تصمیمی خواهد گرفت؟ بوردی که تا کنون غیرشفاف و غیردموکراتیک عمل کرده است چه تضمینی می دهد که به این روش ادامه ندهد؟ و چه خواهد کرد که صدماتی را که تاکنون به زمانه زده جبران کند؟ یا روند دموکراتیک شامل بورد نمی شود؟۹ ایشان فراموش نمی کند که تاکید کند «
در بین پرسنل هم به میزان زیادی نارضایتی بود. و به وسیلهی نامه و یا شفاهی به ما میرسید که نشاندهنده آن بود بعضی از کارها خوب پیش نمیرود.» گیرم چنین است و سطح نارضایتی آنقدر بالا بوده است که تصمیم بورد را توجیه کند. اما ایشان فراموش می کند که بگوید بسیاری از پرسنل از جمله شماری از همان ناراضی ها هم با تصمیم بورد موافقت نداشتند. اینکه چرا بورد گروهی را در نظر می گیرد و گروهی را فراموش می کند نکته ای است که ایشان و بورد زمانه تاکنون ناگفته گذاشته است.امشب هالوین است. در میان نوشتن چندین بار زنگ خانه به صدا در آمده است. بچه های کوچک با فانوسهایی کاغذی در دست در را که باز می کنی شروع می کنند سرود هالوین خواندن. بعد باید شکلاتی بیسکویتی تعارفشان کنی. هر چه در خانه دارم گذاشته ام روی سینی حصیری. چرا یادم نبود که تهیه ببینم؟ بعد از سی ماه کار در این کشور امشب اولین باری است که مراسم هالوین هلند را می بینم.
پس نوشت:
چون بعضی خوانندگان اشکال کرده اند که ۱۱ نوامبر هالوین نیست من موضوع را پیگیری کردم. ماجرا از این قرار است: هالوین رسمی عمدتا کاتولیکی است و در مناطق کاتولیک نشین رایج است و در آخر اکتبر و روز اول نوامبر که روز تمام قدیسان نام دارد بزرگ داشته می شود. اما چون این رسمی باقیمانده از دوره ما قبل مسیحی (و دوره به اصطلاح کافران است) پروتستان ها (اکثریت هلندی ها مثلا) به آن قائل نیستند و در عوض روز بعد از تولد قدیس مارتین را که ۱۱ نوامبر باشد با مراسمی مشابه اما با لباس های عادی یا بر اساس شخصیت های انجیلی (و نه لباسهای جادوگرانه چنانکه در هالوین رسم است) جشن می گیرند. این متن از ویکی پدیا به همین موضوع اشاره دارد.
Halloween has become increasingly popular in The Netherlands since the early 1990s. From early October, stores are full of merchandising related to the popular Halloween themes. Students and little children dress up on Halloween for parties and small parades. Trick-or-treating is highly uncommon, also because this directly interferes with the Dutch tradition of celebrating St. Martin’s Day. On November 11, Dutch children ring doorbells hoping to receive a small treat in return for singing a short song dedicated to St. Martin.
سالی که نکوست از بهارش پیداست!
امروز در بخش گفتگوی خودمونی رادیو زمانه لیدا حسینی نژاد و مریم اقدمی گفتگویی با جهانبخش ولیان پور( یکی از سه عضو ایرانی اعضای پنج نفره ی هیئت مدیره رادیو زمانه) داشته اند که طی آن ولیان پور عمده دلایل بحران اخیر این رسانه را در رابطه با برکناری مهدی جامی و گزینش مدیر موقت رادیو زمانه تفکیک دو پست سازمانی در ساختار این رسانه (شامل مدیریت و سردبیری) بعلت مشکلات مالی و عدم توفیق جامی در سمت مدیریت اعلام کرد.
گزارش این گونه آغاز می شود:
هیأت مدیره رادیو زمانه از تاریخ ۲۹ اکتبر ۲۰۰۸ سمت مدیریتی مدیر این رادیو را به حالت تعلیق درآورد. هیأت مدیره این پروژه رادیویی، به مدیر قبلی زمانه پیشنهاد ادامه کار در سمت سردبیری را داده بود؛ ولی او این پیشنهاد را رد کرد. بر اساس بیانیهی هیأت مدیره، به منظور حل مشکلات مدیریتی و تداوم کار پروژه، هیأت مدیره تصمیم گرفت تا زوران جوکانویچ از سازمان پرس ناو را به عنوان مدیر موقت رادیو منصوب کند. بعد از این تغییرات در ساختار مدیریتی زمانه، هیأت مدیره، بیانیهای صادر کرد که روی سایت قرار گرفت. این بیانه با حدود ۸۵ کامنت با واکنش زیاد خوانندگان زمانه روبهرو شد… (برای خواندن ادامه گزارش کلیک کنید.)…
در این فرصت، قصد دارم با طرح توضیحات و پرسش های ذیل در این پست، به سری نوشته های از این دست در این دفتر خاتمه دهم:
تمام فعالیتهای رادیو زمانه برای ارائه سرویس و خدمات رسانه ای به خوانندگان آن است. وقتی حضور مدیریت موفقی مثل آقای جامی در کنار حمایت مالی دولت هلند باعث ایجاد و رشد چنین اعتباری برای یک رسانه می شود چرا نباید دلایل مخالفت ایشان( گیریم غیر علمی) مد نظر قرار گیرد؟ از دیدگاه مالی و حقوقی وجود چنین اعتباری، حقوقی را بوجود می آورد که نمیتوان به راحتی از کنار آن گذشت. حتی از دید اقتصادی لااقل با این اعتبار به عنوان یک دارایی نامشهود و یا یک سرقفلی برخورد شود نه یک جابه جایی سیاسی و نظامی. حتی این رسانه نمیتواند یک بنگاه اقتصادی خصوصی قلمداد شود. با توجه به این مقدمات اعلامیه مدیر موقت کاملا توهین آمیز، خشن و غیر حرفه ای بوده است و هیئت مدیره نسبت به آن هیچگونه واکنش شایسته ای نداشته است. هیئت مدیره و برد رادیو زمانه بدون اعتنا به ادعا و دلایل و نقطه نظرات و خواست آقای جامی بعنوان یکی از مؤثرترین عوامل ایجاد چنین اعتباری و نیز بدون اعتنا به نظرات مخاطبین با شیوه ای ناشیانه و دگم و با سرعتی نامعقول( در منظر مخاطبین) دست به چنین تحولی زده است؟ و چرا بیانه ی مدیر موقت جدید را که در مواجهه با نویسندگان و همکاران رادیو زمانه با لحن تهدید و قاطعیتی نظامی بیان شده نادیده گرفته و تاکنون هیچ واکنش مناسبی را در مواجهه با اذهان عموی نداشته است؟ آیا نگاه اقتصادی صرف برد زمانه به یک رسانه ی فرهنگی که هویت و ماهیت و اعتبار خود را به دلیل حضور مخاطبین و همکاران فرهنگی آن به دست آورده است به نوعی توهینی علنی به ولی نعمتان اصلی رادیو که همانا مخاطبین ایرانی آنند محسوب نمیشود؟ آیا سکوت و عدم واکنش مناسب و برخورد خشک هیئت مدیره با این مقوله ی فرهنگی که با روح و اندیشه و عواطف مصرف کنندگان این رسانه ی فرهنگی سروکار دارد و تمام اعتبار حضور خود را مدیون مخاطبین آن است به نوعی ضعف مدیریتی و یا ناگزیری از اجرای سیاستی استعماگرایانه را نمیرساند؟چرا یک هیئت مدیره که ادعای رفتار حرفه ای در مقوله رسانه را دارد باید مثل سیاستمداران دگم و تمامیتخواه برخورد کند؟ چگونه میتوان قول آقای ولیان پور را در باره ی انتخاب دموکراتیک سرپرست شورای دبیران باور کرد در حال که این قلع و قمع یکجانبه و تهدیدات مستند مدیر موقت فعلی سلطه جویانه و غیر دموکراتیک بوده است؟! آیا این نقض غرضی آشکار نیست؟ به نظر من این رفتارها حتی از تبار یک رفتار حرفه ای اقتصادی هم نیست چه برسد به یک رفتار حرفه ای فرهنگی آن هم از نوع دموکراتیک!
آقای ولیان پور و اعضای محترم ایرانی خدمتکار دولت هلند! باید گفت سالی که نکوست از بهارش پیداست! هیئت مدیره چه پاسخی برای زدودن این ابهامات و پرسشها دارد ؟ و چه واکنشی باید داشته باشد و چگونه میخواهد در آینده آنرا جبران کند؟ گام بعدی هیئت مدیره و برد زمانه برای زدودن آثار این رفتار غیردموکراتیک و غیر فرهنگی و سایر ابهاماتی که منجر به یغما رفتن اعتبار و سرقفلی معنوی زمانه ی ایرانی به دست استعمار هلندی شده است و راه جبران مافات آن چیست؟
مهدی جان سلام
من به نوشته شما در مداد لینک دادم. امیدوارم دیگر دوستان و همکاران هم اگر صلاح دانستند لینک بدهند تا سخن شما در حلقه گسترده تری منتشر شود.
آقای جامی عزیز، متاسفم که از زمانه رفته اید. شخصا تقریبا از شروع فعالیت زمانه دیدار کننده منظم سایت آن بوده ام، اما این آخری ها بسیار کم به زمانه سر می زدم. از اینکه از زمانه رفته اید متاسف شدم و می دانم که زمانه زیان شدیدی از نبود شما خواهد دید. به نظر من زمانه در ماههای گذشته کمتر جذاب بود، که صحبت در باره آن مجال دیگری را می طلبد. ولی واقعا دلیل شما را از نپذیرفتن سمت سردبیر(بدون مدیریت)درک نمی کنم، کاشکی می ماندید. امیدوارم کار خوبی که شما شروع کننده اصلی آن بوده اید(زمانه)ادامه پیدا کند، و امیدوارم که هئیت مدیره بتوانند با شما به توافق برای برگشت تان به زمانه برسند. در آخر با اجازه اینکه امشب هالوین نیست. شب یازده سپتامبر است و بچه ها با چراغ یک سرود راجع به اینکه امشب شب فانوس های روشن است و یک سرود هم برای یک قدیس می خوانند. موفق باشید
———————-
ممنون از تذکرتان. این را مادر یکی از بچه ها گفت شاید هم انگلیسی اش آنقدر نبوده که توضیح بدهد خواسته باشد مرا روشن کند که ماجرا چیزی در ردیف هالوین است. به هر حال این نشان می دهد که چقدر از تقویم این جشن ها سر در می اورم! در باره منافشه من با بورد زمانه هم مساله فقط سردبیری نیست. اما اجازه بدهید در زمان خودش تفصیل بدهم. می بینید که من همیشه در واکنش به دوستان می نویسم و در همان حد هم می مانم. چون نمی خواهم نقض کننده محدودیتهای حقوقی باشم. – سیب
شما به درستی مدیر تولید خوبی بودید . اما فاقد شرایط لازم برای مدیریت یک رسانه به مانند رادیو بوده و هستید. خود نیز به این قضیه به خوبی واقفید.
تعلیق، اخراج و یا شاید استعفا واژگانی نزدیک به هم که شما باید قادر به تشخیص فرق های آن باشید، امیدوارم.
علی الحساب این باشد، که اگر لطف حضرتعالی که همیشه شامل حال بنده و امثال من شده، شامل حال این کامنت شود و به مانند اکثر کامنت هایی که به مذاق حضرت عالی خوش نیامده و سانسور شده، سانسور نشود. در آن صورت در ادامه به بقیه مطالب خواهم پرداخت.
یه شورشی
———————–
خوشحال می شوم ادامه بدهید. – سیب
آقا جان دیگر خیلی رو شده بود. نمی شد. سازمان مطبوعاتی هلندی نمی توانست جوابگوی مراودات شما با جمهوری اسلامی و سیاست و ابسته به اصلاح طلبان حکومتی در زمانه باشد.
اینها چاره ای نداشتند و شما خودت خوب می دانی که راه دیگری برای آنها نبود. والسلام.
————————–
راست می گویی. حق ام بیش از این نبود. خدا را شکر که شما قاضی محکمه نیستید. – سیب
سلام
فکر نمیکنید به این سخنها جواب ندهید بهتر است.
حیف نیست آدم وقت خود را صرف پاسخگویی به این و آن کند؟
گذشت زمان همیشه باعث آشکار شدن حقیقت میشود. پس بگذارید زمانه خود آشکار خواهد کرد که در زمانه حق با کیست.
من که هر گاه برایم این داستانها پیش میاید فقط میگویم:
میشنیدم فحش و خر میراندم
رب یسر زیر لب میخواندم
هر زمان میگفتم از سوز درون
اهد قومی تنهم لایعلمون
شما نیز خر خود را برانید و زحمت پاسخ دادن به فحش های دیگران بر خود هموار نکنید
درود بر آقای جامی عزیز. من رضا ولی زاده هستم. روزنامه نگار، مجری رادیو گفتگو و مدیر سایت بازنگار. قصد دارم برای برنامه همین جمعه ی پیش رو از طرف رادیو گفت و گو با شما مصاحبه تلفنی داشته باشم. موضوع گفت و گو هم صحبت های عزت الله ضرغامی رییس صدا و سیما است که در همایش چهره های ماندگار گفت: «صدا و سیما متهم ردیف اول عرصه آزاد اندیشی است و ما این اتهام را می پذیریم»
از آن جا که از شما ایمیل نداشتم مجبور شدم کامنت بگذارم. امیدوارم امروز و دست کم تا یکی دو ساعت دیگر بتوانیم این قرار را هماهنگ کنیم و از شما شماره تماسی داشته باشم چون باید برای تماس های خارجی پاره ای از تشریفات اداری و نامه نگاری را یک روز قبل انجام دهیم. با سپاس از شما در انتظار پیام شما هستم. بدرود
———————-
رضای عزیز، از لطف شما سپاسگزارم اما در این زمینه من صاحبنظر نیستم و در سالهای اخیر کمتر از همیشه صدا و سیمای ایران را دنبال کرده ام و شناخت دست اولی از آن ندارم. امید حبیبی نیا و مهدی عبدالله زاده و پرویز جاهد خیلی بهتر می توانند در این خصوص نظر بدهند. – سیب
کاش من تنها نبودم که فرق سردبیر ومدیر را نمیدانم تا توضیح اینها یا لینکی به محل این توضیحات ارزش میداشت.
————————–
کمی با رسانه اشنا می بودید جواب سوالتان را می دانستید ولی احتمالا این موضوع موضوع شما نیست. – سیب
من نمی دانم چرا اتهاماتی به این و آن زده می شود اما من یکی از کسانی بودم که فعالانه در زمانه کامنت داشتم ولی در ماههای اخیر از هر ۲۰ کامنت من فقط یکی یا دوتا در سایت منظور می شود و حتی به زمانه هم اعتراض کرده ام و از چند روز پیش دیگر نظری نمی دهم و حتی مانند قبل مقالاتشان را هم نمی خوانم و اگر تعداد کامنتها را با قبل مقایسه کنید سانسور شدید در زمانه مشاهده می شود به نظر من دیگر زمانه با رادیو تلویزیون جمهوری اسلامی هیچ فرقی ندارد اما تعجب می کنم که چطور باز ماموران امنیتی جمهوری اسلامی این شایعه را درست کردند اگر رفت و آمدی هم بوده ولی در حال حاضر اوضاع وخیم تر شده است و نشان می دهد که مدیر قبلی روش دموکراتیک تری را داشته است باز هم می گویم که دیگر زمانه حتی قابل شنیدن هم نیست
——————————
دوست عزیز، من در جواب به آن آقایی که شهره عام و خاص است و از این شایعات می سازد گفته ام و در سیبستانک هم هست که از ۱۹۹۶ فقط یکبار به ایران رفته ام برای دیدن مادرم که عمل قلب باز کرده بود. رفت و آمد روزنامه نگاران به ایران هم نه جرم است و نه منحصر به زمانه است. باید دید چه با خود آورده اند. بخش مهمی از سفر اخیر همکاران من به ایران هنوز منتشر نشده است. اما اگر منتشر شد خواهید دید که وقت شان را به لاس زدن با مقامات نگذرانده اند. – سیب
مهدی جان جواب های خوبی داده ای. به نظرم با آنچه تا کنون گفته ای و گفته اند و به خصوص با این پست جریان برای علاقه مندان زمانه روشن شد. حالا امکان دارد که مسایل حقوقی هم بین تو و زمانه باشد که خب باید با کمک وکیل حل کنی. فقط یک خواهش دوستانه دارم. حالا که کار یکسره شده و تو دیگر به زمانه برنمی گردی، ان شاءالله مشغول پروژه دیگری شو و خواهشم از تو این است که بیش از این در این باره ننویس که هم به لحاظ روحی و روانی مانع کارها و طرح های آینده ات می شود و هم قضیه بی مزه و تکرار می شود. خودت که در دنیای رسانه هستی و می دانی که یک موضوع را تا حدی می توان برای مخاطبان جذاب کرد و بعد دیگر مایه ملال است و خستگی. فقط خواهشی دوستانه بود.
———————————–
ممنون از تو. اما مساله فقط رسانه ای نیست. ابعاد حقوقی گسترده ای دارد که به نظر نمی رسد به این زودی ها تمام شود. به هر حال من وقتی می نویسم برای این است که ابهامی اگر هست روشن کنم. زیاد به مزه اش فکر نکرده ام. این حق من و حق زمانه است که دارد پایمال می شود و اطمینان دارم که گروههایی در وبلاگستان و خارج از آن هستند که موضوع برایشان اهمیت دارد. کسانی که فقط دو روز مطلبی نظرشان را جلب می کند البته مورد اعتنای من نیستند. از نظر روانی هم من اگر حق خود را پایمال شده ببینم آشفته تر خواهم بود تا وقتی برای حق ام ایستاده باشم. – سیب
دوست عزیز
نوشته اید “…. بعد از سی ماه کار در این کشور امشب اولین باری است که مراسم هالوین هلند را می بینم….” . باید به عرضتان برسانم اگر ۳۵ ماه هم در اینجا کار کرده بودید بیشتر از ۲ تا هالوین به پستتان نمی خورد چون سنت هالووین فقط یکبار در سال برگزار می شود . چرا واحد زمان را با “ماه” متر کرده اید ؟
————————–
خب بستگی دارد از چه ماهی شروع کرده باشید! اگر از ۲۵ اکتبر شروع کرده باشید در ۳۵ ماه ۳ تا هالوین خواهید داشت. – سیب
درود
با عرض خسته نباشید چون من قصد دارم پایان نامه ی خودم در مقطع کارشناسی ارشد علوم سیاسی رو در مورد جنگهای داخلی تاجیکستان بنویسم و قصد سفر به این کشور جهت تحقیقات میدانی دارم خواستم اگر اطلاعاتی در این خصوص دارید لطف بفرمایید.
قبلا از همکاری شما سپاسگذارم
با احترام
——————————
بهتر است قبل از سفر با آقای شهاب الدین فرخ یار تماس بگیرید که منبع دست اولی در این زمینه است و کتاب هم نوشته است. – سیب
آلمانی ها ضرب المثلی دارند که می گوید:
die, die Dreckarbeiten verrichten
ترجمه فارسی اش می شود چیزی مثل: “آنانی که کارهای کثیف را به عهده می گیرند/ انجام می دهند”. حالا در این دعوا و ماجرای زمانه، “کار کثیف” را عباس معروفی عهده دار شده است. هر کسی را در این جهان سهمی است…
سلام آقای جامی
از لطف شما در معرفی جامعه شناسی زمینی تشکر می کنم. به امید دیدار
ارادتمند شما : رحمت اله صدیق سروستانی
———————-
از وقتی وبلاگ تان را کشف کرده ام کلی به دانش اجتماعی ام از ایران اضافه شده است. بعلاوه از شجاعت و صراحت شما در این دوره ترسخوردگی لذت می برم. – سیب
ما که در زمانه بودیم میدانیم چه گذشت . اینها مهم نیست . مهم یادگار لبخند شماست که هنوز همراه ماست چه در زمانه باشید چه نه .