امشب سخن های عجیب گفتیم. و از اینکه نمی توان از این عجایب سخن گفت. از خواب هایی که تعبیر می شوند. از ارتباط آدم و درخت. از درختهایی که باید ترساندشان تا میوه دهند. از ازدواج دادن دختر مرده با درخت تا تنها نمرده باشد. از درختهای مقدس بخارا و حصار و خراسان و همه جا. از بهشت بی درخت ایرانی. از دیگ های غذایی که تمام نمی شدند. از باور کردن به «عکس خمینی تو ماه». از اینکه مردم هنوز و همچنان با اسطوره زندگی می کنند. حتی در اروپا. کافی است از شهر دور شوید. از شبهای برات در مشهد. شبهای مردگان. از ادامه آیین های کهن در قالب آیین نو. از زندگی زیر سایه ارواح پدران. از عطر شبهای جمعه که مرده ها آزاد بودند تا به خانه مان بیایند و در سفره شریک شوند و ما را متبرک سازند. از کجا سخن به کجا رسید. صحبت از این بود که قمه زنی. که میخ کوبیدن بر دست تا رنج مسیح را تجربه کنند. از درویشان مسلمان و هندو و داوری ایزدی. از عشق و رنج. از حکمت شرقی و عقل مغربی. از یونگ. از ئی چینگ. از کرامات مشایخ تا دختر شفابخش کرمانشاه. از اینکه زنها به جادو نزدیک ترند. حس شان در خواب روشن تر است. از اینکه عقل باور کردن به تضادهای ما ست تا پرهیختن از آن. که دوگانگی ایرانی فقط سیاسی نیست که تعزیر می کنند. از این هم هست که میان سنت اش و عقلی که غربی می پنداردش در نوسان است. در تذبذب است. نه با این است نه با آن. جانش شرقی است و پزش غربی. خودش نیست. اگر خود باشیم کنار آمدن با تضادها مان آسان است. حقیقت شاید زن است. مثل معشوق عرفان. مثل خدا.
عطر عتیق
نوشته شده در 31 ژانویه 2007
دستهبندیها: سنت و مدرنيسم
ببخشید پا برهنه اومدم و دارم کامنت بی ربط می ذارم،
ولی اگه واست تکراری نبود و خواستی، راجع به” زندگی دوم ” اطلاعاتی کسب کنی،یه سری به من بزن، حیفم اومد نخونیش.
——————
ممنون! اختیار دارین. – سیب
اتفاقا چند وقت پیش ما هم بحث مبسوطی بر سر این دوگانگی و تضاد تفکر و رفتار ایرانی جماعت داشتیم
آقای جامی این متن عجیب جادویی است. خواننده را می برد به میهمانی اوهامی که الهام کننده هستند
همان طور که خودت گفتی انسان ها بیشتر از آن چه فکر می کنیم شبیه هم هستند. برای یادگرفتن همه باید مثل هم تلاش کنند. کمی یاد گرفتن و بسیار عمل کردن.
شاد باشی
با کسب اجازه از سیب:
http://www.nilgoon.org/index_menuX_01.html
ع ـ کلانتری
“اگر خود باشیم کنار آمدن با تضادها مان آسان است. حقیقت شاید زن است. مثل معشوق عرفان. مثل خدا…”
خیلی دوست دارم یک روز شاگردیتان را بکنم.
———————–
در نظام فکری من هر کسی استاد است و هر کسی شاگرد. – سیب
تمدن، فلسفه و عرفان را نه عقده های فروکوفته که تلاش برای توجیه مرگ میسازد.
آنچه که آدمی از آن منع میشود در بهشت خوردن درخت آگاهی و حیات است. کاشکی حوا (زن) به جای میوه درخت آگاهی برایمان میوه حیات را می آورد.
سلام
حقیقت شاید زن است
خوشحالم که یک نفر به این حقیقت دست یافت
دعوت به اطاق هم اندیشی جهت بررسی پیشنهاد تشکیل نهضت حق طلبی نسل جدید
احتراماً به استحضار می رساند که اطاق هم اندیشی جهت بررسی پیشنهاد تشکیل نهضت حق طلبی نسل جدید دایر شده است، منتظر حضور سبز و نظرات سازنده شما هستیم. با سپاس فراوان
http://goftegoo1.blogfa.com