حذف بکارت روابط دو جنس را دگرگون می کند
قصد نداشتم در بحث بکارت در وبلاگستان وارد شوم گرچه ارزش وارد شدن به چنین بحثی را انکار نمی کنم. اما مثل هر مساله دیگری باید در آن به زاویه دید خودم می رسیدم. نوشته اخیر نیک آهنگ کوثر که زیاد مرا به خود مشغول کرد از این بابت کمکی بود تا من به آنچه کمی بیشتر باید برجسته شود برسم و به سهم خود نکته ای به این بحث حساس بیفزایم.
باز شدن بحث بکارت یکی از ملموس ترین و انضمامی ترین مسائل زنان را به صحنه گفتگوی اجتماعی آورده است. گرچه دامنه این گفتگو حالیا عمدتا به رسانه های اینترتی محدود است اما به اندازه کافی کاشف از واقعیت های در جریان زیر پوست فرهنگ و جامعه هست.
تجربه های قبل از ازدواج ظاهرا بحث تازه ای نیست. زیرا از قدیم در تاریخ و ادبیات می توان اسنادی یافت که از رابطه جنسی گروههایی از دختران پیش از ازدواج حکایت دارد. اما آنچه جدید است ایستادگی نهاناشکار در برابر سنت بسیار مقاومی است که از دختران برای ازدواج بکارت را طلب می کند. این موضوع گرچه تا حد حفظ پرده ای طبیعی از سوی عروس برای داماد تقلیل داده شده ولی واقعیت این است که با مفاهیم ضمنی بسیاری از نظر نقش زن در خانواده همراه است.
بکارت در واقع یکی از محوری ترین شناسه های دختران در سنت است و به همین نسبت حذف آن یا گرایش به حذف آن به معنای تغییری اساسی در شناسه های زن و مناسبات دو جنس است به صورتی که تا امروز می شناخته ایم. به نظرم یکی از دلایل آشفتگی در این بحث و هم در عمل اجتماعی دختران در این زمینه، دقیقا به همین خاطر است که ملازمات حذف بکارت کمتر در نظر گرفته می شود. بخشی از این مسیر البته به طبع و به غریزه و بنا به یک جریان عمومی دست کم در میان گروههایی از جامعه و بدون آگاهی متناسب پیموده می شود اما نمی توان تمام این مسیر را بدون توجه به آگاهی های نظری و توصیه های عملی همراه با آن طی کرد.
حذف بکارت اولین معنایش فعال شدن دختران/زنان از حیث جنسی است. اما این صورت ساده شده ماجراست. حذف بکارت در معنای همه جانبه خود تمام روابط زن و مرد را دگرگون می کند. نکته اساسی اینجاست که نه زنان ما به این موضوع آگاهی روشنی دارند و نه مردان ما آمادگی روبرو شدن با زنی که باید رابطه خود را با او از نو تعریف کنند. بیشتر مواقع همان بازیگوشی غریزه است که دو جنس را در این زمینه پیش می برد. اما بدون بازاندیشی رابطه دو جنس و بازتعریف کردن خانواده و ازدواج و شریک گزینی و بچه دار شدن این غریزه مدام به زمین می خورد و زانویش خاکی و خونین می شود.
اما دست زدن به هر نوع تغییر در نهاد سنتی خانواده و بازتعریف رابطه زن و مرد و رابطه دو فامیل آنقدر دشوار است که در بسیاری از موارد دختران و پسران آماده ازدواج را مرعوب می کند. آنچه به نام “گلدوزی” از آن می شود ناشی از این ارعاب است که در بسیاری از موارد خود پسران/ دامادها هم در این ارعاب سهم می گیرند. زنانی که اعتقاد به بکارت را کنار می گذارند در جامعه ای که قوی ترین بنیادهای مردسالارانه اش در خانواده و شبکه روابط و مفاهیم عروس/زن ظهور می کند بسیار تنها خواهند بود. زیرا با نفی بکارت تمام معانی ضمنی آن نیز نفی شده است. اما اگر این نفی از سوی جامعه حمایت نشود نتیجه قهری آن فشار خردکننده ای بر زنان خواهد بود. زنانی که در باطن عوض شده اند اما ظاهر را حفظ می کنند – معنای دقیق تر گلدوزی. گرچه گلدوزی تنها راه دختران برای حفظ ظاهر نیست. پشت طلاق های سریع پس از ازدواج هم می توان دختری را دید که به راهی “طبیعی تر” یا بگو “پذیرفته تر” برای خلاص شدن از بکارت و بکارت طلبی می اندیشد.
سوی دیگر بحث بکارت ابهام هایی است که در رفتارشناسی جنسی دختران/ زنان وجود دارد. یعنی این طور نیست که همه دخترانی که به کنار گذاشتن بکارت فکر می کنند تصمیمی آگاهانه گرفته باشند و برای پیامدهای آن هم آماده باشند. بنابرین همواره امکان دارد که دختری با داشتن تصوری سنتی از خانواده و رابطه دو جنس تن به همخوابگی با مردی بدهد که فکر می کند با او خواهد ماند و ازدواج خواهد کرد. اما از آنجا که این تصور همیشه تصدیق نمی شود بحث “سوء استفاده و فریب خوردن” مطرح می شود. اما این تعبیری نیست که برای یک تصمیم آگاهانه بتوان به کار برد. این نوع تعابیر تنها واگوی آونگ بودن رابطه دو جنس میان دو دنیاست: دنیایی که زن عفیف محور خانواده است که معمولا باید با تجربه یک مرد عمر خود را به پایان می برد و دنیایی که زن آزاد و برابر با مرد برای خود شریک و همدل و جفت بر می گزیند. زن عفیف فریب نمی خورد چون دنبال رابطه آزاد نیست و زن آزاد فریب نمی خورد چون تصمیمی آگاهانه می گیرد. ادامه بحث از حذف بکارت در چارچوب فریب خوردگی تنها نشان دهنده ذهنیتی مردسالار است یا اگر از سوی زن مطرح شود ذهنیت زنی را نشان می دهد که پیش از بلوغ در آگاهی متناسب با عمل، دست به عمل زده است.
بنابرین باکره ماندن یا نماندن آنقدر مهم نیست. آنچه مهم است این است که باکره بودن یا نبودن تصمیم خود دختر است یا تصمیم دیگران است برای او. در مورد پسران هم همین طور است. گرچه فعلا از بحث ما خارج است.
در غرب دختران بسیاری باکره ازدواج می کنند و این را برای خود تشخص اجتماعی می دانند یا نشانه ای از اشرافیت و یا پایبندی مذهبی. کسی که بخواهد باکره بماند گوشش بدهکار طعن دیگران نیست که باکره ماندن را بی دست و پا بودن تعبیر کنند چنانکه حمایت فرهنگی و اجتماعی از حذف بکارت هم او را تشویق نمی کند. او برای خود تصمیم گرفته است. مهم هم همین است. زیرا در نهایت امر تجربه جنسی خصوصی ترین تجربه آدمی است و بدون رضایت و احساس راحتی، باکره ماندن یا نماندن هر دو شکنجه است.
اگر کسی نتواند برای تصمیم دیگری – و در این مساله بخصوص تصمیم دختران برای باکره ماندن یا نماندن- احترام قائل باشد نمی تواند در بحث بکارت حرفی قابل اعتنا و در خور بزند.
نیز:
سکس،جنسیت و عشق در عرصه عمومی جامعه ایران
پرده بکارت نشانه ضعیفی برای بکارت واقعی است
آزمایش بکارت دختران برای ازدواج مخالف حقوق فردی است
پس نوشت:
آیا فیلسوفان حرفی برای گفتن در باب بکارت دارند؟ از سعید حنایی کاشانی؛ سعید ضمنا می پرسد که مقصود از انسان شناسی بکارت چیست. باید بگویم مقصود من آنتروپولوژی است. گرچه آنتروپولوژی فرهنگی تنه به تنه جامعه شناسی می زند و چه بسا همان گرفته می شود اما در این باب که بحث از فیزیولوژی و فرهنگ است من همان انسان شناسی را ترجیح می دهم که ضمنا با گرایش عمومی من در مطالعه اجتماعی سازگارتر است.
سلام
می تونم بپرسم که طراحی سایت شمارو کی انجام داده؟ و آیا سفارش قبول می کنند؟
ممنون
دوست بزرگوار به مسئله از دید جالبی نگاه کرده اید و به نظر من نمی توان مسئله بکارت را از دید روانشناسی که بهتر است از زاویه جامعه شناسی نگریست و در جامعه سنتی ایرانی بکارت و حفظ آن هنوز از اهم موارد توجه مردان است
به نظرذ میرسد این مساله مصداق یک بازی مشارکتی در بین اعضای یک جامعه باشد. با تغییر قوانین یا نتایج بازی و تغییر اطلاعات موجود در آن تعادل بازی دچار تغییر میشود. بررسی این موضوع از این دید میتواند هم به حل این مساله کمک کند و هم به شناخت بیشتر از جتمعه بیانجامد.
جالبه.همه مثل هم نوشتند و همه هم نظرات یکسان دارند…… فقط یه سوالی برام پیش اومد که یعنی بکارت یه دختر انقدر مهمه؟؟؟ که اینهمه دارند راجع بهش بحث می کنند و در آخر هم میگن نه جامعه ما هنوز نمی تونه نظرات روشنفکرانه من و تو رو متوجه شه!!! ببخشید جامعه کیه؟؟ من و شما.. درسته… پس اگر یه موضوعی برامون حل شدست چرا راجع بهش بحث می کنیم …. و مسئله بعدی اینکه یعنی بقیه مشکلات فرهنگیمون حل شده فقط نماد شرف خانومها!!!! مونده…. دارن چپاولمون می کنند اونوقت داریم سر بی ناموسی یا با ناموسی مردها بحصث می کنیم!!!!
حیف ………………
این کار شما که لینک ها رو به دلخواه رنگ می کنید درست نیست. صفحه بایستی استاندارد درستی داشته باشد و فضای کلی حفظ شود. در ضمن من انتظار دارم صفحه ای که قبلا رفته ام لینکش رنگ متفاوتی داشته باشد که از اتلاف وقت جلوگیری شود.
محمود عزیز،
اگر به پایین صفحه کنار شمارشگر نگاه کنی لوگویی برای دسترسی به طراح می یابی. اگر کمک بیشتری خواستی ایمیل بزن:
mehdijami@hotmail.com
من هم در اینباره نوشتم اما فکر نکنم تفکر مردم با این نوشته های ما عوض شود
تفکر ما در همین نوشته هاست. اگر بحثی درست شکل بگیرد و خوب پیش برود بی گمان تاثیر اجتماعی خود را هم خواهد داشت. اما حالیا ما فقط در چارچوب بحث های وبلاگی صحبت می کنیم و انتظار زیاد از این بحث ها در حد تاثیرگذاری مستقیم یا فوری بر مردم انتظار معقولی نیست. مهم گفتگوی بقاعده در حلقه های بحث است. معیار همه چیز تاثیر بر مردم و فرهنگ نیست. انتظارات مان را کوچک کنیم ناامیدی مان کمتر خواهد بود و آدمهای سالم تری خواهیم بود!
در این باب اشاره به دو نکته لازمه :
۱ – لازم نیست که یک دختر حتماً بکارت داشته باشه که واقعاً باکره باشه . خیلی از دختر ها هستند که همه کار میکنن ولی این یک قلم رو حفظش میکنن!
۲ – در جامعه بسیار سنّتی ما، برای پرداختن به این بحثها هنوز خیلی زوده
من منکر هیچکدام از این حرفها و واقعیتها نیستم. اما فقر فرهنگی و مردسالارانه ما بیشتر از این حرفهاست. در نهایت به یقین به شما می گم که اکثریت دختران تهرانی مثل دختران اروپایی براحتی به سن بلوغ که می رسن رابطه برقرار می کنن و به جرات می گم که واقعا دیگه تعداد دختران باکره در تهران قابل شمارش است. می دونین، گاهی دلم می خواد فریاد بزنم و بگم ما مردم ایران واقعا بدبختیم! بدبختیم که هنوز برای طبیعت انسانیمون هم دروغ بار هم می کنیم و ….! ما عادت کردیم به دروغ. به همه چیز رو زیر چادر بردن و قایم کردن. به در خفا خوردن و بردن و عیش کردن در ظاهر جانماز آب کشیدن. منظورم رو می فهمین؟ اونهایی که می خوان کاری بکنن، می کنن. شما نگران اونها نباشین. حداکثرش به قول نیکان گلدوزی است که کلاه شرعی بزارن سر خودشون و طرفشون. اما فاجعه در جای دیگست. ریشه این درخت کهنه و تنومند رو باید یافت و اگر می شود خشکاند. ما هنوز اندر خم یک کوچه ایم!
ببینید دوستان، این حرف ها که ایران کارش گیر داره و درست بشو نیست یا نمی دونم ما خیلی سنتی هستیم و جای بحث نداریم الکی هستن. شما فکر کردین غرب همیشه همین جوری بوده؟ در همون انگلیس تا ۵۰-۶۰ سال پیش بکارت اهمیت داشته، یکم قبل تر زنان شهروند دسته دو بودن و الی آخر. باور کنین تغییر همین طور سریع صورت می گیره. فقط مداومت می خواد. خیلی از مواضع به خاطر جوگیری و لزوم همرنگی با جماعت هستش، یکم فضای عمومی عوض بشه و جای این حرف ها باز بشه خیلی ها از پوستشون در میان.
اون قسمتی که درباره زن عفیف و زن آزاد و فریب گفتید فوقالعاده بود و من واقعاً متحیر شدم که یک مرد ایرانی(البته نمیدونم شما مردید یا زن) پیدا شد و این حرف رو زد. آخه قضیه اینه که من خیلی از دخترها رو میشناسم که بعد از رابطه جنسی خارج از ازدواج اصلاً هم احساس بدبختی و فریب خوردگی ندارند … اما مرد دچار عذاب وجدان میشود و تلاش میکند یا با او ازدواج کند یا به نوعی فداکاریهایی در حقش بکند که جبران”فریب” باشد و این قضیه خیلی بیشتر از بقیه ماجرا کفر دخترها رو درمیآره و ما هرچی برای پسرها سعی میکردیم این قضیه رو توضیح بدیم فایده نداشت. بدون استثنا مرد اگر بدجنسی کند فکر میکندکه آخ جون گولش زدم و اگر بدجنسی نکند عذلب وجدان میگیرد و سعی میکند خودش را راغب به ازدواج نشان دهد. اما حالا دیدم که شما این قضیه را چه خوب توضیح دادید. ببینم شما مرد هستید یا زن؟؟؟؟
به نظر من اینکه بکارت باید باشه یا نباشه بحث بیخودیه نکته یی که مهمه اینه که در حال حاضر هستند دخترنی که به هر علتی از این دیوار عبور می کنند و به هر حال این عده از افراد در جامعه ما وجود دارند و این بر خلفه تمام رسم و روسومی است که تا به حال در ایران وجود داشته و همینطور تمام قوانین اسلامییه خشک مطلبی که هست این است که بتوان حضور این دختر ها و طرز فکرشون رو در جامعه جا انداخت تا آقایون بدونند که در هنگام ازدواج با کی ازدواج کردن و نه مثل دوست چادریه من که با پسری خوابید و بد هم با یکی دیگه که خیلی هم مذهبی بود ازدوج کرد و این پسر بیچاره سنتی مذهبی هیچ وقت نفهمید که خانم چادریه مذهبییه نماز خون دعا کمیل شرکت کنش باکره نبوده
اسلام نظرش چیست؟ میشه مسلمان بود و به چیزی جز اسلام عمل کرد؟ شما که این عقیده ها رو راجع به بکارت داری مسلمونی؟ واقعا اینجوری فکر می کنی یا چون به نظر این نظرات روشنفکری میاد اینا رو میگی؟ چون نمیشه مسلمون بود و قران جدید نوشت/ میشه؟
اسلام مسلما نمی گوید مرد پیش و پس از ازدواج هر کار خواست بکند ولی زن تا ازدواج باکره بماند و پس از ازدواج هم تحمل کند و بسوزد و بسازد. این بحث ها بحث اسلامی نیست بحث عرفی است. این عرف است که تعیین کننده است. چنانکه اسلام می گوید اگر دختر و پسر مجردی با هم خوابیدند و فاش شد و شاهد عادل داشت حداکثر باید آنها را تازیانه زد اما عرف بخش هایی از سرزمین اسلامی ما می گوید دختر را باید کشت! و می کشند حتی برای مسائل پیش افتاده هم دختران را می کشند. اینها اسلام است به نظر شما؟ این اسلام است که ما در جامعه ایران داریم و پس از ۲۷ سال حاکمیت دیدگاههایی به نام اسلام نتیجه اش آشوب جنسی شده است و گشودن عشرتکده ها و صدور فاحشه ها و شیوع فحشای خیابانی؟ من به چیزی توصیه نمی کنم ولی سعی می کنم وضع را توصیف کنم و دین را هم از عرف جدا می بینم. تا چیزی وارد عرف نشده باشد ارزش بحث اجتماعی ندارد. خوشمان بیاید یا نیاید هر چیزی هم که وارد عرف می شود از دین مایه نمی گیرد.
مومن خدا مگر من گفتم مردها باید عیش کنند؟Is that what I said? من گفتم اگر به اسلام بخواهیم پایبند باشیم قوانینش مشخص است برای مرد و برای زن. شما نمی توانی مسلمان باشی و از خودت قانون بسازی که کجای اسلام درست است و با عرف سازگار و کجا ناسازگار. اون نمیشه دیگه اسلام محمد/ میشه اسلام اقا مهدی پاشنه طلا. مگر اسلام گفته است که مردها عیش و عشرت کنند؟ چرا تهمت میزنی؟ و چرا برای توجیه خودت حکومت اسلامی را مثال میزنی؟ مگر من اسلام انها را مثال زدم؟ من ترا به قران ارجاع دادم که همانا همه چیز در ان اشکار و واضح توضیح داده شده است.
خب دوست عزیز هدایتگر، ظاهرا در بحث شما بر همان پاشنه می چرخد و فرقی بین شرع و عرف قائل نیستید. حال می توانی به من بگویی نظر قرآن در باره بکارت چیست؟ و فکر می کنی قرآنی که مبین همه چیز است به همین صورتی که تو فکر می کنی در باره همه چیز نظر داده و نظرش هم واضح است؟
با سلام!
منم فکر می کنم این یک مسئله کاملا خصوصی در زندگی افراد باشه چه مرد چه زن. اشکال کار اونجاست که دولت ها بخواهند وارد حریم خصوصی افراد بشوند! اگر نگران جنبه اجتماعی آن مثلا طلاق بخاطر کشف آن بعد از ازدواج هستیم، پرداختن به مسئله فقر که منجر به طلاق یا اصلا عدم ازدواج می شود- الویت بیشتری دارد!!!
بالاخره نوعی از اخلاق جنسی دراسلام تعریف شده است .دراین اخلاق باکرگی برای دختران یک ارزش است .عرف هم (یعنی اکثریتی که احیانا” طبق تعلیم شرعی عمل نمی کند)اگرخلاف این ارزش عمل کند ازنظراسلام به بیراهه رفته است .این جا اسلام یعنی همان قرآن وخبر وتقریر وسیره امام .این قرآن خیلی از اکثریت ها راباطل می داند:ان اکثرهم لا یعقلون.
این “اکثرهم لا یعقلون” هم از موارد بحث انگیزی است که هیچیک از متولیان دین و حوزه به قولشان هزار سال قدمت برایش توضیحی نداشته اند (یا صرف نمی کرده حقیقت را بگویند). بد نیست خودتان سری به سوره حجرات بزنید. بدون تفسیر و شان نزول خواهید فهمید چرا این گفته شده. مردم پشت حجره پیامبر جمع شده در حال طغیان و داد زدن سر پیامبر هستند بخاطر بک شایعه دروغ….آیه ۴ می گوید: آنهایی که از پشت حجره دارند داد می زنند اکثرهم لا یعقلون… هستند. خب معلومه مردمی که تا دیروز با پشگل بز هایشان سنگ ها را بهم می چسباندند و آن را می پرستیدند… (هزار سال بعد از تمدن ایران و روم) خون به دل پیامبر می کردند تا یک کلمه یاد بگیرند حالا شما توفع دارید یک شبه الوالالباب شوند؟؟؟… معلومه اکثرا نمی فهمیدند… حالا اگر کسی بیاید این وسط این آبه را به همه زمان ها و مکان ها تعمیم دهد شاید این “لا یعقلون” شامل حال خودش بشود. بله یک زمانی یک ملا که چند تا کلمه عربی یاد گرفته بود توی بک ده که همه مردمش بیسواد بودند می توانست با این آبه قمپوز در کنه… نه حالا که می بینی بعضی از آیت الله العظمی هایش هم قران را نفهمیدند!!
سلام ..یه جاهایی هست که طبیعت و شرع به هم می رسد( از جمله همین مساله که گفته شد)و روشنفکرا و لائیک ها با کله می خورند به این تلاقی!صدای این کوفته شدن، حقیقتا زیباست…
بابا جون کجای اسلام گفته است که دختر بدون ازدواج می تونه همبستر مرد بشه؟ بکارت از تو رختخواب از بین میره دیگه؟ اینکه حتی دخترها نمیتونن صیغه بشن و فقط باید اولین ازدواج دایم باشه، این به بکارت مربوط نیست؟نه؟ ا مهدی؟ دختر می تونه بخوابه و بعد هم بکارت رو از دست بده در اسلام؟اره؟ و بعد بقول تو گلدوزی کنه؟ بازم فکر میکنی اسلام راجع به بکارت حرف نزده؟ ای کیو بدم خدمتتون؟
صادق هدایت! من در باره نظر اسلام در مورد بکارت حرفی نزدم. مسلما اسلام به داشتن بکارت نظر تاییدی دارد. من فقط گفتم از دست دادن بکارت در اسلام مجازات سنگینی ندارد. این فرق دارد با اینکه اسلام به حفظ بکارت توصیه نمی کند. و به نظرم به بکارت هر دو جنس تاکید دارد.
در مملکتی که مردانش روزی چند بار پاره میشوند صحبت از پرده ی ظریف یک بار مصرف بیهوده است .
سلام
به نظر من طرح این مسائل و بیان آنها به شناخت و باز شدن موضوع کمک می کند .متاسفانه فرهنگ خودساخته ما اجازه صحبت در این موارد را نمیدهد که خود باعث ایجاد مشکلات مضاعف می شود.
موفق باشی
به خاطر همین مسئله بکارت دختر رو از خیلی حقهای مسمش محروم میکنند مثلا من چون دخترم اجازه ندارم شب برم بیرون قدم بزنم در حالی که عاشق شب و آسمون پر ستاره هستم این حق واسه این از من گرفته شده که طبعا میترسن گوشهای از این شب… یا دائما باید به این فکر باشم که جاهای خلوت تنها نرم تو خونه ویلایی تنها نمونم. چرا باید این قدر باشم بخاطر یه ژرده لعنتی. به نظر من خیلی بهتره که همون موقع که دختر به دنیا می آد این ژرده برداشته بشه.
به خاطر همین مسئله بکارت دختر رو از خیلی حقهای مسلمش محروم میکنند مثلا من چون دخترم اجازه ندارم شب برم بیرون قدم بزنم در حالی که عاشق شب و آسمون پر ستاره هستم این حق واسه این از من گرفته شده که طبعا میترسن گوشهای از این شب… یا دائما باید به این فکر باشم که جاهای خلوت تنها نرم تو خونه ویلایی تنها نمونم. چرا باید این قدر باشم بخاطر یه ژرده لعنتی. به نظر من خیلی بهتره که همون موقع که دختر به دنیا می آد این ژرده برداشته بشه.